۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

انگشتر عقيق

اي خدا.........   کجايي که ببيني اين همه دشمن داري؟
رفقاتم که ماييم
يه مشت بدبخت سربه‌تو برده

بعد از ديدن کليپ خون‌بازي
يکي از اون‌جاهاييم درد گرفت که مدت‌هاست مي‌گم نيست
فکر مي‌کنم
اي‌خدا ...... ايران تنها کشور شيعه‌ي جهان
و شيعه والد تقيه
يعني راه نداشت تقيه نکنند
سرها به باد مي‌شد. از سر همين هم انگشتر عقيق، شد عقيق
در عصر امام ششم ، شيعيان عقيق به دست مي‌کردند تا اين‌طوري هم را بشناسند و
دست از تقيه ، پيش هم بردارند
لاکردار اين سنت گرام يه‌جوري چفت و بسط‌مون شده که ديگه کنار نمي‌ره
باور کن
به هر کي مي‌رسي چنان دل‌ش خونه که راه داشت، همه يکي يه سيانور از دست اين زندگي مي‌انداختيم بالا
البته به ظاهر
مثل اين‌که فکر کني دنيا پر از مميزي دارايي و تو مثل گداها زندگي کني
مبادا ماليات بدي
همه از زندکي، دلدادگي، از سرنوشت، ته نوشت، شب‌نامه، روزنامه و ......... به‌قدري نالانند
که نمي‌دونن چه‌طور لحظات اين دنيا را تحمل کنند؟
ولي اگه بنا باشه، همين ما آدم‌ها راس يه ساعتي مثلا سر کالج باشيم
همه هزار و سيصد و هشتاد و نه تا کار داريم که بايد حتما همون وقت انجام بديم
خب الکي که نيست
ما فقط اداش رو در مي‌آريم و اهل تقيه‌ايم
وگرنه چنان چار پنگولي از نوک دم ماه شب اول آويزون که انگار نه ما را مرگي‌ست و همگي
جاودانه‌ايم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...