۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

همه‌اش تقصیر خانم تکمیل بود


یعنی چی شد که ایی‌طور شد؟
از وقتی یادم می‌آد، بهم می‌گفتن، البته خیلی مطمئن نیستم که این‌رو دیگران می‌گفتند یا
از گفته‌های خودم بود که، شهرزاد یک ساحره به دنیا اومده و 
بنا نیست هیچ‌کجا آب تو دل‌ش تکون بخوره
باور کن!
یه روز یکی از اقوام پدری، سرکار خانم‌تکمیل، در ولایت خوبان 
فرمودند: 
هر چی می‌خواهید؛ قرآن را گرفت بالا و :
« از این کتاب بخواهید.» 
البته راست و دروغ‌ش باشه تا سر پل صراط اگه خدایی بود و اون دنیایی هم بود
یقه خانم تکمیل را نمی‌گیریم
باور کن راست می‌گم، منم که بچه بودم و خام
جدی گرفتم و فکر کردم ایشان که خودش یه‌پا دکتری افتخاری از جانب آقای قرائتی گرفته
په نه که یه چی می‌دونه که می‌گه.  آخه روزی که پدر ما رو ترک کرد و بعد از مراسم تشیح که به باغ پدری برگشتیم
خانم‌تکمیل ایستاد بیرون و اجازه نداد حتا یکی از دختران حوا پا به داخلی بذاره که، از دیشب برای پذیرایی از یک شهر تدارک دیده بود. فرمودند:
- این‌جا صغیر داره، خانم‌ها تشریف می‌بریم ششناو نماز می‌گذاریم
خب مام که صغیر، بد جور مهر این بانو به دل‌مون افتاد و گفتیم په حتمنی هر چی می‌گه راست می‌گه
خلاصه که داشتیم سر از اتوبان جدید تهران شمال در می‌آوردیم
خب دیگه ذهن اینه. القصه مام از او به بعد هر چی خواستیم سر بالا گرفتیم
و از دامن اولیا و انبیا آویختیم
البته پیش از آویزش هم ما از بدو تولد هم‌چنان ساحر بودیم
نه نماز و مالیات داشت و نه التماس و تمنا
از وقتی کار افتاد دست بالایی‌ها
مام شدیم ایوب
چیز نبود بخوام و خودش با پای مبارک تشریف نیاره
نمی‌دونم چی شد که همه‌ی انرژی‌ها و اینا.......... کور شد؟
فکر کنم همه‌اش زیر سر خانم تکمیل باشه !!
وگرنه که ما داشتیم همین‌طوری هم نون ماست خودمون رو می‌خوردیم و غم به دل راه نمی‌گرفت
تازه چی، نه به یک آرزوی ساده و جزمی...... از اون به بعد آرزوهامم محدودیت و چهارچوب گرفت و 
شد آقای شوهر، عشق و لیلی و اینا، گندش دراومده بود
ولی، همه‌اش می‌شد.
اما حالا
 دیگه اصلا حالش نیست چیزی بخوام
چون می‌دونم سیستم به سمت درخت هفت گردو چرخیده و هر چی بخواهی
همون‌رو ازت می‌گیرن
مام حواس‌مون هس، که اصلا دیگه حرف نزنیم و رفتیم دوباره سراغ ، سکوت درون
اگه ازم خبری نشد،  بدونید رسیدم به آتش درون




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...