راستش ، شما که شمایی و ما هم که بندهتیم، همینجوری و کترهای حال نمیکنیم
الکی پلکی و از باب نیاز و یا هراس کسی دوستمون داشته باشه
شما که دیگه اون بالا نشینی و نباید اصلا وقتت رو به این چیزای بیهوده بدی
شما میتونی هر ثانیه، خلقت کنی
هی بسازی و بسازی و هی حال کنی و هی با خودت بگی
تبارکالله احسن الخالقین و بری
که دیگه اصلا وقت مبارکتت رو حرومش نمیکنی
ولی چه کنم که خودت خواستی ازم
دربارهی همه چیز خوب فکر کنم
کترهای ایمان نیارم و
فلهای ایمان به گرو ننهم
خب این چه تریپیه که شما این مدلی با من حال میکنی؟
نمیفهمم
ببین وقتی ول میکنم تا دور خودم گشتی بزنم
سردربیارم چهکاره حسنم و کجا ایستادم؟
همچی که هر چی باور و اعتقاد زمین میذارم تا به سکوت گوش کنم
شما دست خط میفرستی؟
ذهنم رو خط میزنی
یعنی حال میکنی ما هی بریم، شما ناز خری کنی؟
یا از لطف است که بزرگتری میکنی؟
ببخشید ما .......... گیجه گرفتیم
واقعا همهی این بازیها را و حتما لازم داری؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر