۱۳۹۳ خرداد ۲۳, جمعه

خود زنی


از صبح كلي با خودم كشتي گرفتم تا رضايت داده، يه توك پا بريم تا نزديكي تالار رودكي نمايشگاه نقاشي
حالا اين‌كه چون اون‌جا بود حالش نبود؟
يا چون اصولا حال جميع دنيا رو ندارم
اسمش هم تنبلي نيست
آدم تنبل در نهايت بايد از در بره بيرون باقي‌ش حله
مال من اين‌طوره كه برم هم مثل بند تمبان كوتاه، با خاصيت ارتجاعي بلند
برمي‌گردم، سر جام
تو گويي سيخ مي‌زنن بهم
چه نمايشگاهي
پاركينگ يه خونه رو سفيد كاري كردن و ده تا تابلو هم جا نداشت
به هر حال همين يه وجب جاها مي‌شه،  سابقه براي ديار باقي
به حق کارهای نکرده و به زور خواهم کرد
در واقع علت این‌که تا حالا در هیچ نمایشگاهی شرکت نکردم همینه که فکر می‌کنم:
خب حالا که چی؟
گیریم دیدیم استاد قلم رو چه‌طوری از اون‌جا ول داده به این‌جا
یا اصلا بریم که از چی سر در بیاریم؟
 
 

۲ نظر:

  1. خیلی خوب شد که رفتی....

    پاسخحذف
  2. البته يه چوكه هم خوب نبود. اين‌كه ما بوديم و خروار خروار صورت زشت و بوم ناهنجار كه بهش هنر مي‌گفتند. هنري كه در قلم من نيست. نمي‌دونم چه اصراري‌ست به زشت كشيدن و ... تصاوير از فرم خارج كه اين روزها بهش ميگن. هنر مدرن. من‌كه نه سر در مي‌آرم و نه مي‌تونم مثل اون‌ها همه چيز را از فرم خارج كنم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...