۱۳۹۳ خرداد ۱۴, چهارشنبه

MAN BAM






این چند روزه دور خودم گشتم
از طوفان ترسیدم و به خودم لرزیدم
از این‌که نمی‌شد در گندم هم نوشت، عصبی شدم 
ولی نقاشی هم کردم
یعنی نمی‌شه که تو هیچ کاری نکنی، بشینی یه گوشه و تی‌وی ببینی باز هم حالت خوش باشه
ذهن ذلیل مرده سوارت نشه و هی هی نزنه که برو وسط جهنم
انتخاب کردم با هر کسی دم خور نباشم
نه که از دار دنیا کناره بگیرم
باور کن با حلق آویز کردن خودم فاصله‌ای نداشتم
مگه می‌شه هفته بیاد و بره و تو با کسی چهار تا کلوم حرف نزنی؟
منم آدمم مثل شما
حتا اگر می‌شد اقدام به پذیرش یک هم‌خونه می‌کردم
اما فعلا ما و هشتی و شانتال را فعلن خوش است
تا ببینیم خدا چی می‌خواد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...