یه روز ابری و دلگیر دیگه آغاز شد. از ابرش پیداست باید منتظر رگبارهای پراکنده بود
اما خبرگذاری دل من اعلام کرد: هوای احساسم سخت ابری و طوفانی است. مگر میشه در تمام این دنیا یکی نباشه که زبونم را بفهمه و این تهیای بیربط و ناهمگون را از زندگیام جمع کند
بقدری این عشق به گند کشیده شده که جز بین بچه مدرسهای ها یافت نمیشود
اینم از شانس من
اونموقع که باید عاشقشون میشدم، داشتم از در و دیوار بالا میرفتم مثل خودشون حال دخترکان زرزرو را میگرفتیم. حالا که دیگه از شیطنت دست کشیدم، انتظار دارند از دیوار هم بالا بریم
عجب رسمی داری دنیا
اما خبرگذاری دل من اعلام کرد: هوای احساسم سخت ابری و طوفانی است. مگر میشه در تمام این دنیا یکی نباشه که زبونم را بفهمه و این تهیای بیربط و ناهمگون را از زندگیام جمع کند
بقدری این عشق به گند کشیده شده که جز بین بچه مدرسهای ها یافت نمیشود
اینم از شانس من
اونموقع که باید عاشقشون میشدم، داشتم از در و دیوار بالا میرفتم مثل خودشون حال دخترکان زرزرو را میگرفتیم. حالا که دیگه از شیطنت دست کشیدم، انتظار دارند از دیوار هم بالا بریم
عجب رسمی داری دنیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر