گاهی از شب عزای نقاب فردا رو میگیرم. بعضی وقتها به قسمی وا دادهام و به چیزی فکر نمیکنم و از چهاردیواری کاخ حکومتی بیرون نمیرم. که خب، هر چه حالم بود، چهرهام همونه.
گاهی که باید وارد اجتماع بشم، به چهرهای احتیاج دارم. نه تقییه است و نه ریا. صبح با مرور برنامه تازه معلوم میشه. اگه ، کار به ریال و دلار بند باشه دو حالت داره، یا باید بگیرم که نیشم بازه
یا باید بدم که خودبهخود قیافه بدهکاری ازم پیداست
اما
اما که اگه همهء قبوض آمده باشه، اداره از ما بهترون حالم و گرفته باشه و به تلافی من خدمت ناشر بیدست و پا رسیده باشم. ده تا جریمه طرح کوفت و درد که هر روز یکیش باب میشه و .... روی دستم مونده باشه
کافیه صبح که چشم باز میکنم، عاشق باشم
دبگه نه وقت و نه جای خالی میمونه برای ترسیدن از این موانع کوچکی که برای زودتر پرداختن به عشق باید زودتر جمعش کنم
مشکلات ریز و ریزتر میشه
این خدا هم میدونست این عشق چه معجزاتی داره و ممکنه دیگه کسی بندگی نکنه، سهمیهایش کرد و براش کنکور گذاشت
گاهی که باید وارد اجتماع بشم، به چهرهای احتیاج دارم. نه تقییه است و نه ریا. صبح با مرور برنامه تازه معلوم میشه. اگه ، کار به ریال و دلار بند باشه دو حالت داره، یا باید بگیرم که نیشم بازه
یا باید بدم که خودبهخود قیافه بدهکاری ازم پیداست
اما
اما که اگه همهء قبوض آمده باشه، اداره از ما بهترون حالم و گرفته باشه و به تلافی من خدمت ناشر بیدست و پا رسیده باشم. ده تا جریمه طرح کوفت و درد که هر روز یکیش باب میشه و .... روی دستم مونده باشه
کافیه صبح که چشم باز میکنم، عاشق باشم
دبگه نه وقت و نه جای خالی میمونه برای ترسیدن از این موانع کوچکی که برای زودتر پرداختن به عشق باید زودتر جمعش کنم
مشکلات ریز و ریزتر میشه
این خدا هم میدونست این عشق چه معجزاتی داره و ممکنه دیگه کسی بندگی نکنه، سهمیهایش کرد و براش کنکور گذاشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر