یک باور عمیق در من ریشه داره که همین حالا مچش را گرفتم و این فاجعه است! خدایا پناه میبرم بهتو
ایوب خدا را سختگیر و ممتحن میخواست. خدا هم به او جواب میداد. غیر از این میشد ایمان ایوب به باد میرفت. خدای سختگیر، عاشق ایوب است. که سر بالا بگیرد و بگوید راضیام به رضای تو
کدام خدا میتواند خدا باشد و حال مخلوقی پریشان بگیره؟ مگر خواست خود مخلوق باشه
و اما من
از سر سه کاری بسیار بزرگترین باورم شد این که، بهم همه چیز حاضره بده جز عشق
این چه حکایتی است که آرزو تمام نشده برآورده میشه. الی عشق؟
چون از اول باورش کردم. هر چی رفتم سرم به سنگ خورد به خودم گفتم: ببین، همه چیز حاضره بده جز عشق؟
نمیکردم باورم را هم از عشق و هم نسبت به ناموس پرستی و غیرت خدا تغییر بدم
البته اینش که شوخی بود. بیشتر گول این جبرئیل رو خوردم که هی تو گوشم میخوند" تو یه چیز دیگهای. تو ماهی. همین روزا خودم برات وحی میارم و اینا " از وقتی هم که عزرائیل پسم داد دیگه یقیین کردم
حتما، یه چیز دیگهام
کار مهمی در جهان دارم، باز پسم فرستادند
برو این دیوونه خونه ها؛ پر از امام زمان و اولیاء انبیاء است. همه همینجوری سر از اونجا درآوردن دیگه؟
خب با این حساب تکلیف معلومه، قرار نیست ادامه ماجرا زمینی طی بشه
نوش جونم. تا باور درونی خودم رو درست نکنم و درم جا نیفته برای خدا هیچ فرقی نداره کی چه میکنه. زندگی دار نمیشم
ایوب خدا را سختگیر و ممتحن میخواست. خدا هم به او جواب میداد. غیر از این میشد ایمان ایوب به باد میرفت. خدای سختگیر، عاشق ایوب است. که سر بالا بگیرد و بگوید راضیام به رضای تو
کدام خدا میتواند خدا باشد و حال مخلوقی پریشان بگیره؟ مگر خواست خود مخلوق باشه
و اما من
از سر سه کاری بسیار بزرگترین باورم شد این که، بهم همه چیز حاضره بده جز عشق
این چه حکایتی است که آرزو تمام نشده برآورده میشه. الی عشق؟
چون از اول باورش کردم. هر چی رفتم سرم به سنگ خورد به خودم گفتم: ببین، همه چیز حاضره بده جز عشق؟
نمیکردم باورم را هم از عشق و هم نسبت به ناموس پرستی و غیرت خدا تغییر بدم
البته اینش که شوخی بود. بیشتر گول این جبرئیل رو خوردم که هی تو گوشم میخوند" تو یه چیز دیگهای. تو ماهی. همین روزا خودم برات وحی میارم و اینا " از وقتی هم که عزرائیل پسم داد دیگه یقیین کردم
حتما، یه چیز دیگهام
کار مهمی در جهان دارم، باز پسم فرستادند
برو این دیوونه خونه ها؛ پر از امام زمان و اولیاء انبیاء است. همه همینجوری سر از اونجا درآوردن دیگه؟
خب با این حساب تکلیف معلومه، قرار نیست ادامه ماجرا زمینی طی بشه
نوش جونم. تا باور درونی خودم رو درست نکنم و درم جا نیفته برای خدا هیچ فرقی نداره کی چه میکنه. زندگی دار نمیشم
یعنی اینقد نقاشیم افتضاحه؟؟؟
پاسخحذفوای ددم وای...چقد امیدوار شدم به خودم...
سخته...من کمبود باور دارم...از کجا بیارم
پاسخحذفخودم میخرم برات. بهترش و
پاسخحذفنه عزیزم موضوع تو نیستی. موضوع اینه هادی خان جون گلی نابغه است.