۱۳۸۷ اسفند ۱۲, دوشنبه

گردوی، نت لاگ




یکی از این کلاب‌های نسبتا با کلاس اینترنتی عضو هستم، حتما خیلی اسمش را شنیدن
netlog
از اون‌جایی که دوستان زیاد و خوبی در این سال‌ها در نت پیدا کردم معمولا دل رو به دریا می‌زنم. و می‌ایستم چندی نگاهی می‌کنم و خارج می‌شم
این‌جا نسبتا کلاس فرهنگی تری داره و با آدم‌های معقول‌تری روبرو می‌شی. اما یک حسن بزرگ نت‌لاگ به سیستم پی‌گیری دوستان تواست
یعنی هر ادد تازه هرجا هر غلطی بکنه گزارشش روی صفحة لاگ تو می‌آد. و تو به‌زودی چار چنگولی می‌مونی که واووو!!!!!!! یعنی بی‌نتیجه؟
اون آدم با کلاسه که حق قلمش فعلا موقوفه و لابد بی‌دلیل هم نبوده، در یک صفحة دیگه با یک کامنت لمپن برای دوست دیگه چنان چرتت رو پاره می‌کنه که وحشت‌زده دلت می‌خواد همون موقع از لیست دیلیتش کنی
باز جای شکرش باقی‌ست اون‌هایی که به من می‌رسن خودشون زود می‌فهمن، باید با کلاس باشن
بالاخره اونی که دنیاها رو با قلم خلق می‌کنه نیاز به شخصیت‌ها هم داره و من این‌گونه با شخصیت‌ها و نقاب‌های گوناگون آن‌ها آشنا می‌شم و در نتیجه هر روز ناامید تر
فکر کن من بعد از هفده سال هنوز تنها موندم بعد از صد سالم همینم
چون غیر از این‌که خدمت‌شون رو بذارم کف دست و راهی درک‌شون کنم کاری در انحنای خصوصی زندگی‌م بلد نشدم
و من می‌مونم و تنهایی
خب بسه ناله نوله
در ضمن حال گیاهان بالکنی چشم شیطون کور، گوشش کر تا دق کنه از حسد، عالی‌ست و جوانه‌ها رو به خورشید می‌دوند و من شادم
بذار یه کم بگذره
عکس‌های جدید ماهواره‌ای ارسال می‌شه
فکر کن تک تک ما چه‌قدر شیک و به‌روز زندگی می‌کنیم
بعد من هی دلم می‌خواد برم هفتاد سال عقب تر.
آدم باید خودش عاقل باشه.
در ضمن بذرهای تازه که هفتة پیش در خزانه کاشتم هم جوانه زدن و بساط گلباران امسال ما شکر خدا و الحمد الله به‌راه
الهی شکر که این دل‌خوشی بالکنی رو به من دادی




اما نه این گردو محصول نت‌لاگ یا بالکنی من نیست و مال خاک پاک ولایت و درخت گردوی معروف انوشیروانه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...