۱۳۸۸ فروردین ۱۵, شنبه

تعطیلات عید را چگونه گذرانید ه‌اید؟




یادش بخیر بچگی، بعد از تعطیلات عید باید انشا می‌نوشتیم که عید را چگونه گذرانده‌اید؟
هر یک به فراخور احوال چیزی با زور و بدبختی می‌نوشتیم و پای تخته می‌خوندیم
حالا بیا فکر کن ده‌سال دیگه نشستی و به عید 88 فکر می‌کنی
تصاویر چند روز گذشته را ببر خیلی دور
به دوری خاطراتی دور از دسترس و پر از حسرت
وقتی از تصویرت فاصله بگیری
وقتی ان‌قدر دور بشه که بی‌حس قضاوت بتونی نگاهش کنی
قضاوت از مجموعه آن‌چه در این ایام شاهدش بودی
البته ایرونی جماعت خیلی بلدش نیستیم شاهد بمونیم. نه برای غیر و نه برای خود
همیشه به شکلی پامون به هر ماجرایی که رخ می‌ده کشیده می‌شه
یعنی خودمون نخود هر آش زود می‌خوایم سر در بیاریم کی به کی شده؟
حالا چه به قضاوت‌های بی بغض و کینة خودمون

دیشب این‌کار رو کردم
یعنی در شیب تند اتوبان بابایی غرب به شرق گارش رو گرفتم و در دل‌ خاطرات این چند روز شتافتم

دوستش داشتم





همه این ایام عید رو چه تنها و چه در جمع دوستش داشتم
شاید دیروز یا صبح امروز این حس را نداشتم
اما امشب بی‌داوری و بدونه دیدن خودم در دایرة وقایع این نوروز رو دوست داشتم
بد نیست تمرینش کنی
شاید بشه بر سطح زندگی گسترشش داد؟
بالاخره ما هم سهمی داریم. یانه؟
حاضر و آماده. یا نق بزنیم و گلایه کنیم. یا با دیگران دعوا که چرا سهم ما رو نمی‌آرن بدن دودستی خدمت‌مون
نه که جاودانه‌ایم و به گشادی عصر یخبندان زمان برای زندگی هست، ما هم گشاد گشاد نق می‌زنیم
ولی عمل نمی‌کنیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...