۱۳۸۸ اردیبهشت ۵, شنبه

teaparty





بالاخره جمعه رسید و موعد دیدار
تی‌پارتی نت‌لاگی دختران حوا شد
خواستم بگم ما کجا به این پسران حوا نیاز داریم که بی‌حضورشون یه پای بساط زندگی ما لنگه؟
دیدم
بابا لنگه دیگه
حالا چرا ممکن بود لنگ نباشه
آقا امروز یکی از بهترین عصرهای جمعه زندگی من بود
لذت بردم از آدم‌هایی که نه هم خون بودیم و نه هم خاطره
نه نزدیک و نه همسایه
اما تو گویی هم خونه
از اولش بگم؟
طبق معمول که ترجیح می‌دم زودتر برسم تا دیر تر وقتی وارد محل ملاقات شدم
بذار بگم از محلما دیدیم یه عمره داریم از این اولاد ذکور دوست داشتنی آدم رکب می‌خوریم
گفتیم یه‌بار هم
پاتک نزنیم و تک بزنیم
در پرایوت مسیج قرار ها گذاشته شد و یکی از دختران مثبت و فعال بهشت به دوسوت با نفوذ و ........ اینایی که داشت یک کافی شاپ در یکی از بهتریم میادین تهران برامون قرق کرد
از سه و نیم تا پنج و نیم
اول که فضا عالی
بسیار دوست داشتنی، دنج و صمیمی
پر از رنگ نارنجی
پر از ستاره‌های ریز روی زمینة نفتی سقف
یک فضای کاملا آرامش بخش با افرادی محترم و آماده برای یک دیدار نت‌لاگی
هر کی نیومد سرش کلاه رفت
banoo من از اولین لحظه‌ای که
وارد شد تازه باور کردم
موضوع جدی‌ست.
آرام با وقار
قابل اعتماد
ساده
می‌شه روی شونه‌هاش نم نم گریست
صبور
نباید از سادگی‌ش سوء استفاده کرد
مادری مهربان دوستی صادق و بی ریا
هیچ یک اهل تکبر و ریا نبودن
البته او زودتر از من رسیده بود. صبر کرده تا یکی بیاد
بعدforgetme
اومد
ما در عید هم همراه
beno
دیدار داشته بودیم
از جایی که خدا می‌خواست هم اتفاقا کر هم در آمدیم
هم بهنام و هم مرجان
بهنام تنها مجرد واقعی نت لاگ در لیستم که من می‌شناسم
بعد از اون
Persian
باورم نمی‌شد هیچ به عکسش شبیه نبود
خیلی کوچولو موچولوتر و مهربونتر
آخه توی پیج‌ش مثل خانم معلماست. حالا می‌دونم همه‌اش قالب حرفه‌اشه
در یک جمعه عصر بسیار بسیار دوست داشتنی برابرم ایستاده بود
هر کدام با آیدی‌ها معرفی می‌شدیم
البته من بین‌شون گاو پیشونی سفید بودم به‌خاطر عکسم
ولی خیلی هیجان انگیز بود دیدن آیدی‌ها زنده و تپنده‌ای که بسیار دوست داشتنی
کنار هم نشسته بودیم
و از صمیم قلب از این دیدار راضیبانو سوسن
s_13
پر از مهربونی
نگاهش عمیق و سرشار از حرف
از عشق گفتاز ایمان
از باور
از خودش دوستانه و صمیمی گفت
حسش با من تا خونه اومده
انگار یکی که سال‌ها بود گمش کردم
تازه پیدا شده
بانو
تی قربان
وAZI
که
با هم آمدن
من‌که کپ کرده بودم
از دیدن آزی اصلا به چیزی که فکر می‌کردم شبیه نبود
یک بمب آماده انفجار پر از انرژی
پر از بودن و فکر می‌کنم هم‌زمانleilat
هم رسید
خب از عکسش همه شناختیمش
ولی بودنش برابرم هیجان انگیز بود
این آدم‌ها ماه‌هاست با من در لحظات تلخ و شیرینم سهیم بودند
و حالا امید تازه‌ای می‌شدن برای فرداهای بهتر
لیلا بسیار صمیمی و دوست داشتنی
ساکت و آرام بود
همین موقع‌ها یک خانم خوشگل وارد شدکه دوست الهه بود
چه‌قدر از آشنایی‌ت خوش‌حالمDUCHESS
موجودی پر از اگاهی و خواست بودن و اثباتش به زندگی
موجودی در مسیر انسان خدایی
خب این حال می‌ده
همه چیز باهم
هم زیبا باشه و هم آگاه
از این‌که دختر حوا هستم به خودم بالیدمو بگم از پرستو
parastoo
که چه سعی بیخود داره خودش را تلخ نشون بده
مهاجر بی‌قرار
پر از عطوفت پاک
چه ساده
چه خودش!
زنگ زد گفت من دیر کردم هنوز راهم می‌دید؟وای چقدر به دلم نشست
با اونی که در پیجش هست خیلی تفاوت داره
ریزه میزه و دوست داشتنی
شیرین
شبیه پروانه
قبلا بهش گفته بودم
بورتای اما ندیده بودمشحالا برام شد همون بورتای
رسم کهن زن ترکمنی
وسط شلوغ پلوغ دخترا حوا بود که تلفن زنگ خورد
خورشید داغ بند عباس بود
به خدا با خودم عهد کرده بودم بهش زنگ بزنم
اما انقدر هیجان دیدار بالا بود که انگار در خلصه بودم
khorshid

خب باید چه ژانگولر بازی در می‌آوردم تا این‌همه قشنگ را در چند ساعت عصر جمعه تجربه می‌کردم؟
اول از همه جای دور از مرکز ها رو خالی کردیم
دروغ چرا امکان پذیر نبود جای همه چایی بخورم
اما یک فنجان قهوه مخصوص را از اول مجلس ذره ذره به یاد شما خوردم
جایتان سبز
یادتان باما بود
عکس هم انداختیم
قرار شد بی نصیبتان نگذاریم



یکی یکی خودمون رو صادقانه تعریف کردیم
باز هم نزدیک تر شدیم
نه خواست. نه حکمت نه شناخت هیچ چیز نبود
ما با هم یک دلی کردیم
چه قشنگ جای سهراب چه‌قدر خالی بود
پای فوارة جاوید اساطیر زمین می‌مانی
خش خشی می‌شنوی
کودکی می‌بینی
رفته از کاج بلندی بالا
جوجه بردارد از لانه نور

کیف کردم خدا سجده کنان از این همه قشنگ متشکرم
دیشب عودی به یاد این چهار اردبیهشت
جمعه رنگین کمانی سوزاندم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...