يعني آدم فقط ميتونه بيمار باشه كه هم معتاد بشه و هم سر از رذالت دربياره
و چه ميشه كرد با اين دست موجودات؟
از كي اعصابم ريخت به هم كه اين كيه مثل موش كور ميآد و گندم رو برگ برگ ميكنه؟
اين همه گفتم و موهام رو دونه دونه كندم و چه و جه
كه آخر كار كشيد به خصوصي سازي وبلاگ
و چني ساده لوح من كه با دست خودم اراذل اوباش مزبور رو پيوست كردم به ليست دوستان مجاز به ورود
تا هفتهي پيش كه ديدم چند روزه كسي وارد صفحه نشده جز مجيد تقلبي و ما هم نوشتنمون كور شد
چه معني داره من بنويسم و فقط مجيد بخونه؟
مگه نامه نگاري ميكنم؟
سي همين چند روزي غيبت داشتم و ننوشتم تا سه شنبه
خدا ميدونه چني با بلاگر نامه نگاري كردم
چني خيالات خام و چه گمانههاي باطل كه
نهكه اين برادران وزارت فخيمه از ما بهترون با اينكه ما بيخيال كتابت شديم
بيخيال ما نميشن و چه بسا تا روياها هم سايهام رو دنبال ميكنند؟
كلي اعصابم ريخت به هم تا پريشب
در رويا ديدم بايد مجيد سلطاني از ليست وروديها حذف بشه
و نتيجه خيلي ساده برابرم بود
پاي سايهي رذل از ما بهترون حذف شد
تازه فهميدم كه
اين سهيل و كاوه و مجيد همه يكي هستند
واقعا چهقدر انرژي حروم ميكنند بابت خيالات خام و بيمارگونه
كم مونده بود كاراگاه گجت هم به ميدون بياد
حالا تهش چي؟
گيريم من كه نه جد و بن جدم رو هم فهميدي
اينكه تو انقدر بيكار و بدبخت باشي كه شبانه روزي هي صفحه بازكني
چنان كه تو گويي اصلن خواب نداري و من گمانم تا نازهاي اساس هم برسه و مونده بود
كاگ ب فقط
خدا برخي موجوداتش رو نه تنها شفا بده كه از زمين برداره
آدمي كه عقل داشته باشه كه نميره سراغ مخدرجات
اينايي كه سر از كمپهاي دوازده قدم در ميآرن هم فكر ميكنند از اون تو آدم بيرون ميآيد
كما اين كه شايد تا قبل معتاد مواد مخدر بوده و آسيب رساني به خودش
بعد از كمپ، مواد رو زمين مي ذارن و ميافتن به جون مردم
و نوع ديگه تاوان بدبختي كه خود به سر زندگي و زن و بچه هوار كردن رو پس بگيرن
یه جور شهوت دیگر آزاری
به هر حال از اين همه نكبت و رذالت خسته شدم
تا وقتي اين همه بيمار هست
شما جاي من
چه ميكنيد؟
خدا بكشتت فيسبوك كه اين بلاياي از گور تو اومده بيرون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر