۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

مرگ بر آمریکا






يعني تو فكر كن من يه ذره،  يه نخواد،  يه‌جا وا بدم يا لنگ رو بندازم
خب سي همين كارم به تنهايي توهم زا كشيده يا نه؟
هميشه با همه‌ي دنيا و موانع‌ش سر جنگ داشتم
يعني هر جا يه وجب راهم تنگ يا بسته شده باشه و من وا داده باشم و سي همين تا دلت بخواد پوستم كلفت شده
اصلا مدرسه رو دوست نداشتم سي همين كه نمي‌تونستم دوستش داشته باشم و از پسش بر نمي‌اومدم
اين مبارزه‌اي تك نفره نبود
من بودم و كل آبروم و بچه‌هاي كلاس
منظور اين‌كه اجازه نمي‌دم هيچ دردي منو به بلوكي صلبي تبديل كنه
جنگيدم و باز هم مي‌جنگم
و امروز خوبم. دیروز هم خوب بودم
اصولا روزهایی که از صبح در کارگاهم خوبم
به زور خودم رو انداختم اون‌جا  و به زور درش موندم تا خودبخود موضوع حل شد
در این مواقع درد من رسیدن به کارگاهه که در ایام چپ بازار یکی باید بیاد و به زور ببرتم اون‌جا
و من می‌جنگم تا هستم
این ثانیه‌ها حق و سهم منه و اجازه نمی‌دم هیچ حال کجی نابودش کنه


مرگ بر آمريكا


نمی‌دونم کدوم قارچی الان از روی بوم‌مون رد شد
تمام شیشه‌های خونه رو لرزوند
سهم ما هم از هم‌جواری با سفارت امریکا همین بوده
نه البته دروغ چرا؟
این سی و اندی که از کنارش پیاده نرفتم
ولی اون موقع که دبیرستانی بودم و مرجان، ایام امتحان آستر سر خود بودیم و با پای خودمون می‌رفتیم منزل و در نتیجه به عقده‌ی کل سال که با سرویس تردد داشتیم، از میدان کاخ تا خونه رو پیاده می‌آمدیم و اما بگم از عبوری سفارت آمریکا
که کم برای ما خوش‌خوشانی نبود
هر بار که از اون‌جا می‌گذشتیم کلی یانکی‌های هلو پلو می‌دیدیم. ایناش به سن شما قد نمی‌ده. دلت‌تون نخواد
اگه امروز این شیشه‌های ما نریخت
چه می‌کنه این بالگرد نکبت
لابد جناب دکتر رو خفت کردن با جواد جون به زور ببرن راه پیمایی؟
چمیدونم والا
با تمام این‌ها مرگ بر آمریکا که ما هر چی می‌کشیم از این یانکی‌های بی‌پدر و مادره




راستش همون روزی که دکتر جون رفت نیویورک و همه چیز عوض شد منم کپ کرده بودم چه به دولت آمریکا
اونام کلاس گذاشتن و طبق سنوات گذشته بی‌جنبه بازی درآوردن
این‌وریام یهو به‌خودشون اومدن دیدن دارن بازی رو می‌بازن و دوباره مرگ بر امریکا
ولی انصافا سی سال پیش این لانه جاسوس‌خانه بود و ما تروریست. حالا که معلوم شد این بلاگرفته‌ها به هیچ‌کس رحم نمی‌کنن
و گند اسنودن و جاسوسی‌ها،‌اروپایی‌ ها حق دارند شاکی بشن
ولی ما جهان سومی‌ها نه؟
وای خدا باز من جو زدم و شور انقلابی برم داشت
پر شور تر از هر سال مرگ بر امریکا
بدبخت ملت ایران، بچه‌های مردم رو از مدرسه ریسه کردن از صبح که بگن مرگ بر امریکا
بدبخت گوش‌های اهالی محل در امروز




اما این مرگ یعنی چی؟
مرگ بر چی؟
بر کل ملت امریکا، که همه ذاتا مهاجرند؟
دولت امریکا؟ یا چی؟
اصلا چرا مرگ تا صلح و دوست هست؟
آمریکام شده یهودا یا شمر که سالی یک‌بار می‌آریم کتکش می‌زنیم و می‌سوزونیم تا سال بعد همون روز
و شمریان تا ابد پایدار می‌مانند




ای خدا ما رو از هر چه غیر خودت آزاد کن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...