۱۳۹۲ آذر ۲۵, دوشنبه

شوق آفرینش


تا وقتي سرگرم كشيدن و مشق خلقتم، 
با دنیا کاریم
نیست

منم و دفتر سپید آفرینشم
صبح با شوق‌ش از تخت می‌پرم و تا آخرین ذرات نور با شوقی کودکانه و شیرین می‌رم
تا
پایان کار
بعد دیگه در ذهنم جایی نداره. قدیما کارها رو قاب می‌کردم و می‌نشست روی دیوار
مدت‌هاست دیگه کاری قاب نمی‌کنم
نمی‌خوام با نصب کار بر دیوار اعلام کنم که این منم،‌این کار تا این‌جا آخرین کار و در نتیجه بین کارهای کهنه گم می‌شه
از جایی که فاقد حیات و جان و رشدی هم نخواهد داشت و در حافظه فراموش می‌شه
همین‌جوری‌ها به راه و روش شما پی بردم
بین ابزار کارگاه بود که با شما آشنا شدم
شما هر لحظه، صرفا ذوق خلقتی
چرا باید منتظر بنشینم پس از نمی‌دونم چند هزار یا میلیون سال هنوز به نظاره‌ی اعمال من دل خوش باشی
و چوب خط بزنی
تو شوق آفرینشی
خلقتی پس از خلقتی دیگر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...