وااااي خدا جون عجب صبحي
شكرت به تماشاي روزي خوش
يعني در چنين صبحي فقط نبود يك ليوان چاي احمد عطري ميتونه حالم رو بگيره
كه شكر پروردگار توي اين خونه هر چي نباشه
چاي و شكر هميشه هست. اوه نگفته بودم قند نميخورم؟
به دليل خيلي ساده
خوشم نميآد قند بزارم دهان بعد هول هولي چاي لب سوز رو قورت بدم كه قند از داستان محو بشه
چاي كه ميدوني بهقول بزرگان بايد
تازه دم و لب سوز و لب دوز باشه. همچين كه عطر گل رز رو ازش حس كني
در عطر احمد چنينه دربارهي چايهاي ديگه خبر ندارم
نه كه فكر كني اينم مثل عشق چشم بسته دنبالش راه افتاده باشم
خدا به دور
هنگام تولد قبل از تمام هيكلم اول بيني مباركم به جهان ورود داشت
بعد داستان پالت و قلم و رنگ که دستم بود به دنبالش اومد
زندگي براي من با روايح زندگي معني ميگيره
شامه دارم در حد فاجعهي چرنويل.
در خواب هم هر نوع بوي مشكوك و بيربط رومیفهمم و بیدارم میکنه
سي همين هيچگاه خواب يكپارچهاي ندارم
يا عوامل در عوالم رويا پا پيچ يه نخود خواب ما ميشن يا روايح مشكوك و بيگانه
گوشم هم كه نگو خودش آخره رادار آواکس است.
از صحبتهاي همسايه ساختمون بغلي وسط خونهي ماست تا صداي خبر راديو مغازه دار اون دست خيابون
خلاصه كه خدا در اين حواس چندگانه سنگ تمام گذاشته برام
انقدري كه خواب خوش كشدار و عميق يه جوراي حكم شب سال نو داره برام
همه اينها گفته شد بي هدف
از چاي صبح شروع شد
حرف حرف ميآره
فكر فكر
مواظب افكار و كلامي كه هر لحظه بر زبان جاري ميكني باش كه احكام زندگي تو رو ميسازه
پنجشنبهي همگي نيلوفرين
منكه امروز كلي شلوغم
ميهمان ظهر، شاگرد، خريد حسن آباد به همراهي اوناس خانواده و .... همگي خير است
كه من تنها به خير ميانديشم و خير ميطلبم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر