سلام به چهارشنبهای که یکی مونده به پنجشنبه و دو تا، تا جمعه
یک قدم لی لی و دو گام تا رسیدن به آزادی
اون قدیما که مدرسه برو بودیم، آی حالی میداد فکر به چهارشنبه و پنجهی دست میآمد برابر صورت با پنج انگشت باز
و میشمردیم
وای.... فردا پنج شنبه و تا ظهر مدرسه و بعد هم آزادی
همینطور یلللی تلللی ول میگشتیم تا وقتی که انگشتها تموم میشد میرسیدیم به
غروب نکبتی جمعه و یک خروار تکلیف تلمبار شده روی هم و
غم دنیا و ندیدن امام زمان و رسیدن به قیامت با هم آوار میشد روی شونههای کوچک کودکی
و جوانی که شبیه به چهارشنبه است و پنجشنبه میان سالی و پیری
انتظار جمعه و غروب دلگیرش
که تو رو یاد حساب و کتاب رفته و ماندهی عمر می اندازه
خلاصه که به قول مش کامن
سلام به چهارشنبه روز عشق ورزی و جوانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر