چیه اول صبحی ابرو بهم کشیدی؟
فکر کردی قربانی این سناریوی زندگی هستی؟
وای، چه اشتباهی
این زندگی بیچاره است که قربانی ذهنیات ما شده و شکلش از ریخت افتاده
باور کن در آغاز هم همین اتفاق افتاد، جناب آدم و جفتش برای خودشون در بهشت ول میزدن یکی گیر داده به سیبی که نباید گاز بزنن
وبا انجام اولین نبایدها وارد چرخة نابودی خود شدیم
الانم که باز همینه. پس کی باید مفهومی از زندگی ارائه بدیم که قابل رضایت باشه؟
تا بچگی هر کاستی بود انداختیم گردن خانم والده و نبود حضرت پدر
اما از وقتی دور افتاد دست خودمون چه شاهکاری خلق کردیم؟
هر چه به پیش رفتیم بیشتر از زندگی بد دیدیم و گفتیم
اینهم انتخاب خودمون بود. یعنی دروغ چرا همهاش رو ذهن خودمون جذب و ایجاد میکنه
حالا یعنی چی؟
بنده که همچنان رئالشگفتانگیز را برای طرح این زندگی ترجیح می دم.
تو هم هر مدل که دوست داری بساز
یعنی
وای.......... خدا چه صبح زیبایی!!
چه حس خوبی دارم امروز.
امروز حتما یکی از روزهای خوب و فوقالعادهام خواهد بود
امروز باید کلی مشق بنویسم که همه سپید سپید سپید
کلی درس بخونم که یه عمر از زیر بارش در رفتم. خب سخته یه گوشه و سر ساعت نشستن و مشق نوشتن
نیست؟؟
هر چارچوبی سخته ولی وقتی پیش میآد باید تجربه بشه و منم که جز درس خوندن و واحدهای عملی این سالها کاری نکردم
مشق هم بره روش ببینم قراره طاعون بگیرم از روی ساعت و جدول یا یه چی دیگه
چند روزیست مشق مینویسم اما شکر خدا کاظم آقا نداریم که هی هرچی ما مینویسم اول صبح خط بزنه
خلاصه که
زندگی سلام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر