۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

مشتی عزرائیل



پنداری بابام جان عزرائیل باز سبد گذاشته تا فله‌ای یه مشت سکته‌ای رو ببره اون دنیا
و این مردم وحشت زده که از تاریخ درس نمی‌گیریم
صبح هراسیده در اتاق‌م را باز کرده که:
بدو برو دلار بخر. 
نه که می‌خواد بره اتریش و نه که ویزاش اندر پاسپورت و برگه‌ی قبولی اسفند ماه روی میزه
هول کرده که نه که بناست همین فردا سوار طیاره بشه و مونده بی‌ارز
می‌گم سی چی؟
می‌گه دلار شده 1800 تومن
تا وقت رفتن من به 3، 4000 تومن هم می‌رسه
گفتم: برو بیرون در را هم ببند
دوباره در کمین بود تا یه گوشه‌ی خونه گیرم بندازه
باز گفت: دیشب شده بود، 1780 امروز صبح شده 1800
نگاه به قد یه‌وجبی‌ش انداختم که چه‌طور یه عمره داره به سبک لوسیفر منو و زندگی و آرزوهام رو نوک انگشتاش می‌چرخونه 
گفتم بچه‌ای نمی‌فهمی. قطعنامه 598 می‌دونی چیه؟
سر جمباند که اهین
ادامه دادم که: وقتی قطعنامه امضا شد کلی ملت مثل تو جو گیر، سکته هه رو زدن
نکنه می‌خوای با کل موجودیم بری اتریش؟
آدم باید عاقل باشه. الان جنگ جنگ پوز زنیه
ملت هم وحشت زده یورش می‌برن برای خرید ارز. تازه این‌که چیزی نیست. کلی آدم ابله که رفتن طلا رو زیر قیمت فروختن که بدن ارز
حالا نه که طلا بناست ارزون بشه؟ فقط دلار می‌ره بالا؟
الان هو افتاده و ملت ترسیدن. همین دولت برای پوز زنی هسته‌ای هم که شده باز قیمت رو می‌کشه پایین
از من اصرار و از لوسیفر انکار .... گوشی رو برداشتم و شماره یکی از دوستان مقیم در بانک مرکزی رو گرفتم
اونم لطف کرده یه کنفرانسی گذاشت بین خط من و خودش و چند نفر آدم این‌کاره که نبض نوک انگشتاشون بازی می‌کنه
خبر رسید که، الان شده 1680
امروز همه فروشنده و کسی خریدار نیست
................ خلاصه که ادامه‌ی ماجرا ..... سایه‌ی شیخ عزرائیل رو دیدم که اون گوشه موشه‌ها سبد گذاشته برای جمعی جو گیر
نه که نره بالا
اما نه به این سرعت که ملت هول کردن
می‌آد پایین و دوباره تقی به توقی که خورد جست می‌زنه بالا
خدایا نمی‌شه شیخ عزرائیل و کل شیوخ اهل قبور رو به‌کل بازنشسته کنی، که ما بس خسته شدیم از این همه سفید و سیاهی رنگ
می‌شه؟
نمی‌شه؟

فقط عمری بده ما جهانی رنگی  را هم ببینیم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...