اگر مثل گله بزها زندگی نمیکردیم
امروز روزگارم افتادن از پی، گری نبود
در زمان ما که انقلاب موضوع روز بود،
از نوع فرهنگی
جنگ نان و خورش شب بود
از نوع کوپنی
گزینهای جز نوشتن از روی دست
همسایه بغلی نبود
ازدواج، از ترس مقام ترشیدگی
ازدواج هم که کردی ، باید به قید دو فوریت بچهای تحویل ایل شوهر بدی که نگن: نازایی
و نتیجه میشه امروز که
همه را شنیدم، جز آوای خودم
همه را دیدم، جز نقش خودم
همه را گفتم، جز حرف خودم
همهکس بودم ، به جز شخص خودم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر