شک ندارم که تعمدی در کار خالق بود، هنگامی که به آدم و جفتش تاکید کرد:
تو و جفتت در این باغ آزادید. از هر چه میخواهید بخورید و حالش را ببرید
فقط نزدیک این درخت نرو
مگر میشه من بچهی خودم را نشناسم؟
چه رسه به شناخت خودم
و او که ما را از دم الهی خود آفرید ، بهخوبی خبر داشت چه برسرمان خواهد آمد
شاید اگر نمیگفت، ما هرگز سر از این جهان هرکی هرکی و باقالی به چند من در نمیآوردیم
مثل ایام دانشآموزی که همیشه از مدرسه جیم میزدم که اندر بهشت مادری پرسه گردی کنم
و حالا که نمیشه رفت دبیرستان، هر لحظه دلم مدرسه میخواد
ذاتا همگی نکن بدتر کن بودیم تا هنوز
تا ابدالاباد
و این چنین بود که به ارادهی خالق رانده شدیم از بهشت آدم
دست شما درد نکنه
از اول یهجای در پیت خلقمون میکردی که بعدش بابت یه سیب دیپورت نشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر