شاید اگر از همون وقتی که به بیسکویت میگفتم، بیدکویت ذاتا فضول نبودم
منهم اینک داشتم مثل سایر دختران بانو حوا نون و ماست خوشبختی رو میخوردم و شبها این همه با خودم درگیر نبودم که،
حالا آخرش کهچی؟
بمیریم و دریابیم ته همهاش ذکی؟
یا وقت مرگ ، بمیریم و بخش دیگه به سفر ادامه بده؟
نه فقط روحم،
روح، آگاهی و کالبد انرژی که
این همه سال سعی دارم برای ادامه راه کاملش کنم
این یعنی خیلی
یعنی همه چی؟
یعنی معنای کل زندگیم
نتیجه راه
سفر
این همه پوست انداختن
شرمنده که باور اینکه آدم خوبه باشیم و بعدش صاف برم به سمت جنت درم نیست
یعنی برای آخر کار هیچکاری نمیتوان کرد مگر در پیمودن مسیر
در اینک و هر لحظهی این زندگی
از موضوع پرت نشم
از سر فضولی یه چند روزی در جهان شما پرسه گردی کردیم
وقت گذاشتیم و شبانه روز حرفهایت را شنیدم
جزوههای شما را هم از دست ندادم
این رسالت من است، کنجکاوی
همیشه بوده تا ابد هم خواهد بود
از این روست که قرآن را خوب میشناسم و لال به دنیا نیامدهام
به منظر دید دانای کل رسیدم و میدونم با تمامی افقهای باز نسبت دارد
هم اویی که از روحش در ما دمیده « نفخه فیه من الروحی ، فقعوله الساجدین ... دمیدم از روحم در او، سجده کنیدش »
هنوز کسی را ندیدم از جهان آخرت برگشته باشه و خبری رسیده باشه
این همه که شما به استناد بیسوادی و گشادی خلق خدا در مطالعه و تحقیق بود باششان
از آیات نهایت سوء استفاده را کردی، گردن خودت
گو اینکه قسمت نبود حضوری با شما آشنا و نقطه نظراتم را مطرح میکردم
گو اینکه با کمال تاسف مدتیست در اسارت تشریف داری. که چه بسی خدا دلش به حال این جماعت به رجم آمد و ........ با اینحال شرمنده. به هر شکل که گروهت هنوز دارند راهت را ادامه میدنو اونهایی که از جهل دنبال چنین مکاتبی راه میافتند، تاوانش با خودشان است
اما
اخوی این اولاد آدم همیشه همینطور هلو برو تو گلو میخواست
گرنه قصد نمیکرد واحدهای دانایی و خرد را با خوردن یک سیب پاس کنه
بهخاطرش زحمت میکشید، همهی بهشت را میدید. درک میکرد بعد مثل بند تمبان شل در میرفت. باید تجربه میکرد، پوست میانداخت تا به خرد، آگاهی برسه
گو این که درک این همه تمثیل برای ذهن زمینی امری دشواره چرا که ذهن عاریه روی ذهن کیهانیمان نشسته
و بیش از آنچه شنیده و دیدهی ماست علمی نداره.
گرنه که الان همه رسیده بودیم
بخش عظیم از آنچه که از موهبات روح الهی ماست را به خطا اختیارات غیر ارگانیک خواندن
دقیقا مانند نفی اراده خالق در لحظهی آفرینش و من از این همه جهل آشفته در مسیرتان متحیر میمانم.
یا خداوند ما را آفرید و از روح خودش در ما دمید و شدیم؟ پس ادامه ماجرا برای مسیر کمال و انسان کامل بیهوده نیست هنگامی که خالق منت گذاشته و از روحش در ما دمیده. .
بفرمایید برای به انجام رساندن چه غلطی به دنیا آمدیم؟
ول گردی و اسارت به دست غیرارگانیکها؟
شما انگیزش هستی را به زیر سوال که قربونت بهکل نفی و برای خودت آش شلهقلمکاری از دین آزادهی اسلام و کتاب خدا در مطبخ ساختی که هیچ جز مشتی مردم عامی بیسواد. همانها که سی سال پیش هم رخ یار روی ماه دیدن نخواهند خورد.
همانها که برای نیاز به هر تکه چوبی گره میزنند و باور دارند جواب میگیرند و برخی هم با نیروی باور خود جواب هم گرفتند
نه از تخته پاره، از نیروی باورشان.
از ثروت الهی که همراه دارند
گنجینه و معرفت الهیمان
ما برای وابستگی و سر سجده به هر سو خمیدن نیامدیم
مگر برای تجربه و رسیدن به انسان خدایی
این انگیزش آغازین او بود
بر پدر و مادر هر چه غیر ارگانیک هم لعنت. اما آنها هم از ارادهی خالق بودند
تنها چارهی کار عدم توجه و ندیدن آنهاست. نه نگرانی و وسواس مداوم که مبادا این فکر، حرفة رفتارم محصول غیرارگانیک ها باشد؟ که این خود انرژی رساندن به این جماعت اراذل اوباش است
شما همه زندگی ما رو پیچوندی دادی دست غیرارگانیک ها. کلی هم طومار بافتی که فقط از یک ذهن هایپر برمیآد
این داستان حشر و قیامت و صوراسرافیل آخرش بود. یا تعاریف از زمان و مکان یا تضاد مثل داستان برزخ
که باز هم نفهمیدم شما کجای سورههای مربوطه به چنین پیامی رسیدی که حتا شبیه به آیات نیست؟
یا داستان حبل الله
واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا ... همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراكنده نشوید
کی تابه حال ریسمان را گرد کردند و ازش حلقه ساختند؟ تعبیر شما از حبل الله کاملا عوام فریبانه است
امتداد انرژی ما به نقطهی آغازینمان میرسه. گرد نیست که حلقه کنیدش.
البته جمع بودن هم مربوط به گروههاییست که هر یک از ما در نوع خودمان درآن قرار داریم، ازآن آمده و به آن برمیگردیم
لحظهی معروف الهی اراده میکنم و بهت میگم باش و میشی
به همین سادگی
هنگامی در جمع دانشجویا یا پزشکان سخنرانی داشتی، کوچکترین اشارهای به این دست نداشتید
اما در جمعهای خصوصی منبر بسیار گذاشتید
این همه عجیب نیست؟
خدا همه ما را به راه راست هدایت کنه
من هم اگر اشتباه میکنم به درک حقیقت برسم
آمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر