۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

دنیا






گفتم: چه دنیای عجیبی شده!!
گفت: دنیا عجیب نشده، مردم دیوونه شدن.
گفتم: دنیا رو هم همین مردم می‌سازند، یا نه؟
گفت: نه دنیا همیشه همین بوده، آدم‌ها بد شدن
گفتم: دنیا پیش از تاریخ بشریت مفهومی نداره و این ما هستیم که براش تعریف و توضیح، یا بد و خوب تعریف می‌کنیم
می‌سازیم تا نابودش کنیم
وقتی می‌تونیم بسازیم یابو برمون می‌داره که خداییم و حاکم متلق
و با دست خودمون نابودش می‌کنیم
یه روز آمریکاست یه روز هم من
جمهوری اسلامی هم همین‌طور اولین کلاهک رو که تونست ببینه و جار بزنه
فکر می‌کنه قدرت تام شده و می‌ره به سمت نابودی بشر
ما هو برمون می‌داره ددر نتیجه دنیا بدل شده به اینی که هست
گرنه که خودش یک روح واحد نداره که تعریف پذیر بشه
 هیچ مدرکی هم در دست نیست که این آدم‌ها پیش از ما چه بودند؟
و بعد از ما چه خواهند شد؟
اما از جایی که پیش از ما می‌ره به سمت پارینه سنگی و نبود امکانات
در نتیجه محتاط تر عمل می‌کرده و 
زندگی در طبیعت رنگین کمانی بود
طعمش حقیقتا زندگانی بود
و جمعه می‌شد جمعه‌های معطر و خوب بی‌بی
و ما هم در همان نبود امکانات شاد بودیم و نون سفره‌ی پدری می‌خوردیم و
آرزو داشتیم زودتر بزرگ بشیم که خودمون امورات رو به عهده بگیریم
به هر حال دنیا هم بی آدم معنا نداره، مثل خداوند بی بنده
شاه بی ملت و رعیت
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...