۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

آماده خوری



از بچگی گند می‌خوره به کل زندگی آدم

یعنی تا هنگامی که بچه‌ای همه دست به خدمتت ایستادن که آب در دلت تکون نخوره
و کافی‌ست لبی برچینی یا بزنی زیر گریه
کل خونه آشفته می‌شه و به خدمت
و می‌ریم به سمت بلوغ و عقل رسی و شناخت
نه
از یه‌جایی دیگه کسی نیست هر چه اراده می‌کنی در اختیارت قرار بده
کسی هم باشه هم نمی‌تونه برای تمامی خواسته‌هات آماده خدمت باشه
خواسته‌ها رشد می‌کنه و بزرگ می‌شه و از حیطه‌ی خانواده خارج می‌شه
ولی ما عادت کردیم همه چیز آماده و در دسترس باشه
دیگه شما از محیط دبیرستان شروع کن
تا می‌ری به سمت دانشگاه
کاش در مکاتب این‌ها رو هم یاد می‌دادند
که دنیا جایی حاضر و آماده نیست
باید براش بجنگی، کسب کنی، بسازی و ....
ولی همیشه راه نمی‌ده این اقلام
و ما عادت می‌کنیم
به حاضر و آماده بردن و خوردن
و هنگامی که مسیر دشوار می‌شه شروع می‌کنیم به 
ناسزا و فحش و ..... فلان به آینده و پرستش گذشته‌های حاضر و آماده‌ی دور دست
ما فقط گذشته پرستی می‌کنیم 
زیرا در آینده حیرانیم
درواقع ما نمی‌دونیم به چی نیازمند و چی اضافه است
می خواهیم از روی دست دیگران بنویسیم
از دیگران تقلید کنیم و مانند دیگران باشیم
و این چنین است که هم راه رسیدن
و هم تجربه‌ی صحیح زندگی گم می‌شه
زیرا کاری نداریم جز تافسوس گذشته خوردن
و به امروز لعنت فرستادن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...