۱۳۸۶ آذر ۸, پنجشنبه

من فقط بی‌گناهم

نویسنده: سیب تلخ

چهارشنبه 7 آذر1386 ساعت: 16:43

سلام فرشید جان
زمان زیادی نیست که از هر لحظه به لحظه ات با خبر می شم ولی برای من سایتت پر از تجربه است .
تجربه که می گم نه سرگذشت و زندگی شخصیت بلکه صداقتی که هیچ جا نبود و ندیدم .
روزی خودم رو بهت معرفی می کنم ولی زمانش معلوم نیست .
من دیوانه ام و بین بچه ها به سیب دیوانه معروفم اگه اینه حرفای تو ((: دلمشغولي‌هايي كه دارم و آنچه بر من گذشت و اين فرداي نا پيداي من...
اينها نوشته‌هاييست براي دل خودم، قلبي كه به قول نادر خان ابراهيمي: آه از اين قلب كه جز درد در آن چيزي نيست)) برای من تنهاییهاییست که در پی اش دل مشغولی نیست.
دوست دارم هر روز بانیروی بیشتر و شادابتر مطلب بنویسی چون کلمه کلمه حرفات امیدن.
یه مطلب هم می خوام بهت بگم من و تو محرم هزاران کلمه ایم مبادا نامحرم از کلمات ما بدزده چون نوشتن تنها کوچه ای که سقف آسمانش واسه من و تو بن بست نیست.
در پناه حق



ببین وقتی می‌گم بعضی از ما اولاد لیلیت هستیم نگو نه. خب یعنی که چی؟
من در این دهکدة بی‌ در و پیکر جهانی بی‌کلاس با کلاس بیش از یک آیدی هستم؟ اینه. ما بیماریم
بیماریم چون از آزار دیگران لذت می‌بریم. فکر کن در این پنجشنبة ارغوانی بی‌ بو و بی‌خاصیت من کجای دنیا را باید تنگ کرده باشم که کسی چنین شوخی چیپی با من بکنه؟
لابد به تجربه‌اش احتیاج داشتم. خدا را چه دیدی؟

یک از خدا بی‌خبر در وبلاگ نمی‌دونم کی، فقط صفحه کامنت باز می‌شه. از قول من کامنت گذاشته
اول که اگر کسی منو بشناسه. هم به چگونگی تحریر، محاوره و حتی ریتم ناقص و بریده‌ام کاملا آشناست. من با همین غلط غلوط نوشتنم محبوب شدم
مثل گلی که با غلط غلوط حرف‌زدن تو دل‌ها جا می‌شه.
این واژگان حق و یاهو هم در دکانم هرگز جا نمی‌شه. حتم دارم همه‌تون می‌دونید
بعد جونم واست بگه، اوه
از همه مهمتر، هر کس با این جناب شوخی داشته از سن و سال من بی‌اطلاع و خبر نداره که اینجا از بیشتر شماها بزرگتر و دور و ور موزة ایران باستان ول می‌زنم. بزودی می‌ریم روی یکی از سکو‌هاش
تازه، از همه مهمتر؛من از ترس گلی که در دستان طایفة از مابهترون گرفتاره. مهمونی نمی‌رم. میام کامنت مکش مرگ‌ما بذارم؟ تازه من اصلا کی با کسی کامنت بازی دارم؟
کو حال. من انقدر وقت کنم تهاجمات ناگهانی مغزم رو سروسامان بدم
امروز بیشترین ورودی من از وبلاگ مذکور بود. خدا می‌دونه کی به کیه
آدم باید خودش عاقل باشه

۱ نظر:

  1. بانو جان.

    گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد

    گو تو خوش باش كه ما گوش به احمق نكنيم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...