۱۳۸۶ آبان ۱۸, جمعه

پسر ایمان

پاری وقت‌ها که سوزن گلی به یک مطلب گیر می‌کنه.
تا دینش رو درنیاره بی‌خیال نمی‌شه و پوست منم در میاره
اما از قدیم گفتن حرف راست را باید از بچه شنید
خداوند به ابراهیم وحی کرد که به او اولادی خواهد داد
ابراهیم که نمی‌فهمم خداوند چه در این پیر مرد دیده بود که واجب شد انقدر از این رابراه تست بگیره
البته می‌شه درصد آی‌کیو را در نظر داشت
پیغمبر بی چون و چرای الهی خبر را به اهل بیت می‌ده و دیگران هم مثل خودش از ته دل می‌خندن
خودش همیشه برای صحت وحی نشونه می‌خواست. خب پیامبری که هنوز درگیر استدلال، ذهن و تردیده. چطور سر از ردای نبوت در می‌آره؟
عیال مربوطه هم که پیری خود ( 90) و ابراهیم ( 100) را بیشتر از وحی ابراهیم و نبوتش باور داشت، وارد دسیسة شیطان می‌شه
مکر به او می‌گه باید تدبیری کنه که این وحی وهم‌آلود به حقیقت برسه.

شاید پیامبر معجز کرد و از زنی جوانتر اولادی گرفت. اما بدون شک این وحی برای سارا توهمی فانتزی بیش نبوده
این سرکار خانم و اون پیغمبر خدا باور نکردن منظور وحی.

واقعا اولاد ابراهیم و سارا بود. بیخود پای دو بیگناه دیگر را کشیدن وسط
قربانی‌های معروف تاریخ بشری، هاجر و اسماعیل
من که به پیامبری اسماعیل رای می‌دم. نه اون پدر بقول گلی کله‌ ببُرش ابراهیم
ابلیس مکر در ایمان آنها کرد، اسماعیل متولد شد
ابلیس خواست آنها آواره شوند؛ آواره شدن. مهمان‌های ناخواندة دستگاه آفرینش
حالا واقعا کی باور داره خداوند چنین پدر بی‌عاطفة بی‌مرامی را، از طریق اسماعیل آزمون کنه؟
خداوند ما را به نزدیک‌ترین راه صید می‌کنه. 

نقطه ضعف پدر ایمان شاهزادة سارا، اسحاق بود
نه اسماعیل بدبخت مادر مرده
باز بقول گلی: دم این خدا گرم. 

که اگر حتی همه‌اش توهم بوده.
در دقیقة نود میشی فرستاد و اسماعیل بدبخت را نجات داد
حالا اسماعیل پدر ایمان یا ابراهیم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...