۱۳۸۶ آبان ۱۷, پنجشنبه

عادت پیری



پیری یعنی گیر کردن و پذیرفتن حلقة عادات روزمره که به ناچار مکررا ما را تعریف می‌کنه
تعریف برای انسانی که هر لحظه در مرگ و تولدی دوباره سیر می‌کنه
مرگ سلول‌های کهنه. 

تولد جانشین تازه
مرگ باورهای قدیمی. 

میلاد دریافتی‌های جدید
پیری یعنی پذیرش مرگ و انتظارش را کشیدن. وا دادن و نخندیدن.
مبارزه را فراموش و سستی جانشین کردن
پیری یعنی رسوب زدگی کانون ادراک و لنگر انداختن در عادت‌ها
پیری یعنی از آرزوها نا امید گشتن
پیری یعنی چشم انتظار نبودن
اما
کافی است، خواستی با تمام وجود به روحی رخنه کنه
مثل
عشق پیری
دوباره زندگی نو و جوان می‌شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...