۱۳۸۷ فروردین ۱۰, شنبه

پسر آدم

آخی نازی، اگر مردانگیش به خطر نمی‌افتاد چه بسا گریه هم می‌کرد
والله به پیر به پیغمبر این بانوان گرام که می‌بینی و به‌قول شما مار ضحاک به دوش دارن، همه یه وقتی خواب‌های سیندرلایی می‌دیدن
باور داشتن می‌شه عاشق شد و مثل فیلم هندی بین سبزه‌ها دوید و سرود عاشقانه خواند
اما شما این بانوان گرام را سیاس کردید
شما یادشون دادید خودشون نباشن و فقط شما باشن
گو اینکه در تمام همان وقت به فکر ایام تلافی تمامی این‌هاست. اما خب بشر این چه کرمی است. مگه آرامش نمی‌خواهی؟
یادشون دادید احساسات‌شون رو بنا به مصلحت پنهان کنند یا زیادی بزرگ نمایی
شما یاد دادید مثل زندان‌بان‌ها دائم دنبال‌تون بو بکشند که مبادا یکی شما ها روبدزده
بقولی: مردها آرزو دارند اون‌قدر که همسران‌شون فکر می‌کنند و باور دارند. معشوقه داشتن
بهتون بخندیم. یابو برش می‌داره که، اوه!!!! دل طرف رو بردم
قیافه بگیریم که رو نداده باشیم. پشت‌تون رو می‌کنید که، انگار نوبرش رو آورده
خدایا پناه می‌برم از این اولاد آدم به بخودت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...