۱۳۸۷ فروردین ۹, جمعه

اندر هشتی

اینم شده حکایت عاشقی و عشق الهی که تا اسمش می‌آد همه می‌چسبن به عشق الهی
وقتی هنوز زمینیش گیرمون نیومده چه حاجت به الهی؟
تا می‌گی ب بسم‌الله از فنچ تو قنداق تا پدربزرگ بالای صد سال می‌خوان بهت ثابت کنند همه عمر بر فنا دادی و معنای خداوند همه چیز می‌تواند باشد جز آنی که تو طرح کردی
فنچی حدود بیست سال داشت وسط حال خراب غروب تلخ این ایام بی‌خاصیت یقه‌ات رو می‌گیره که: بیا تو هم که هی دم از خدا می‌زنی باز حالت گرفته است و نمی‌تونی کاری برای خودت بکنی
البته که پسرک تا حدودی ، گفتم فقط تا حدودی، راست می‌گفت. اما من حرفی رو گفتم که سال‌ها پیش استادی به‌من گفت
همه دنیا یک‌طرف و دری هست که همه دنیا رو معنی می‌کنه. ممکنه در باز بشه و پشتش هیچی نباشه
و ممکن هم هست در باز بشه و طرف اون پشت نشسته و بگه
خب بگیرید این پدرسوخته رو حالیش کنید
یه جوری زندگی کن که اگه در باز شد و خدا واقعا اون پشت بود. خودت رو خراب نکنی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...