۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

بچه‌های زمان شاه





فکر کن!
 ما توی کلاس، کنار هم می‌شستیم
در ذهن‌مون جنسیتی رشد نمی‌کرد و همه خنثی بودیم
نه سوسک شدیم و نه هرزه
تازه اینام که چیزی نیست،
تابستونا شلوارک می‌پوشیدیم و دامن کوتاه
 سوار دوچرخه میدون‌های اطراف خونه را در محله‌ی نارمک دور می‌زدیم
با یه پفک نمکی شاد می‌شدیم و افتخار زندگی‌مون رفتن به تئاتر،  شهر قصه در خانه‌ی پیشاهنگی محله بود
پسرای گل‌مون که یه درمیون یاشهید شدن یا جانباز
خودمونم که یا بیوه‌ی میوه  شدیم یا همسر شهید و خواهر جانباز
اونایی‌هم که موندن یا موجی  و یا فرار مغزها
الباقی هم زدن به کار ساخت و ساز صیغه‌ی موقت
یعنی می‌خوای بگی این دختر و پسرایی که این‌همه از هم جدا نگه‌داشته می‌شن
فردا اگه الکی پلکی جنگ داخلی یا خارجی بشه، کسی هم همت و غیرت رفتن به هر گونه سنگر و خاکریزی
داشته باشند؟
انسان سراسر سرکوب و چه به پروازی، بلند 









هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...