بعد از دو ماه دوندگی،
بالاخره وقتش شده بگم
آخی.............ش
تموم شد
اگه بنا بود همیشه بدویم و به این آخی....ش معروف نرسیم،
از دویدن که هیچ، از قدم برداشتن و مبارزه هم میافتادیم
نمیدونم قیامتم بناست یه چی مثل این باشه، یا مرگ؟
کی میشه از بابت همهی طول راه زندگی که خیلی هم خسته کننده بود بگم، آخی.......ش
خلاصه که بهکل خستگیم در این مرحله در رفت
بریم برای مرحلهی بعدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر