۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

رویابینی در آینده



با این‌که خیلی سالی‌ست راه را پیدا کردم و می‌دونم اول و وسط و آخر جهان من به شما ختم می‌شه
اما از جایی که انسان پرتوقع و خودبینی‌ام 
باز به همه‌ی باورهام شک می‌کنم و از جاده‌ی یاس سر در می‌آرم
ازت ناامید می‌شم چنان‌که تو گویی،‌ کاری نداری جز نگه‌داری من از سه‌هزار میلیارد بلایای جانبی زندگی
و همه‌ی خط و ربطم به شما پر بها می‌شه و منتظر می‌مونم مگس از کنار گوشم رد نشه
و همه‌ی این‌ها هست چون انسانی متوقع‌ام
و یادم می‌ره ارتباط باشما چیزی نیست که بتونم تلاقش بدم و این منم که به آرامش حضورت نیازمندم
و باز هم از جایی که هر بار که در رویا آینده‌ را می‌بینم و در حقیقت به اون لحظات دیده شده می‌رسم
هر جای دنیا که باشم، باز به شما برمی‌گردم که در لحظه‌ی آفرینش
اراده کردی، به طرحی که داشتی و نتیجه‌ی تا انتهای آن گفتی باش و ما شدیم « اذا اراده شیعا یقول و له کن فیکون »
چطور می‌تونم جای مناسب‌ تری برای این تصاویر در آینده‌ای که هنوز نشده و در رویا می‌بینم، پیدا کنم؟
با همان دیتیلی که در حقیقت مو به مو رخ می‌ده
و فکر کنم این دنیا بی‌صاحب و تونل زمانی فابریک یه‌جایی هست و آینده‌ی همه‌ی ما که هنوز نشده در آن موجوده
و بالاخره باز به شما برمی‌گردم و سپاس و شکرانه‌ی این‌که رویا بینی آینده بینم آفریدی،
 که هیچ لحظه از زندگی نتونم باورت را از وجودم دور کنم
حتا اگر ماه‌ها سر و ته در کنجی آویزان بمانم و بیست هزار که،  نه
سه‌هزار میلیارد ادا در بیارم که من دون‌خوانی یا یه چیزی غیر از اراده‌ی توام
باز به تو برمی‌گردم
به آرامش این لحظه که درش چنان سبکم و با شوق به سوی تو می‌آیم




برم نماز که هیچی لذت بخش تر از حضور تو نیست
ای معبود من، ای خالقی که هستی و به بودت ایمان دارم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...