گفتم دول،
افتادم یاد کلاس دوم راهنمایی و مدرسهی جهان امروز و کلاس خانم اشرفی، معلم تاریخ
یکی از اون چهارشنبهها که هرگز یادم نمیره و ما تاریخ داشتیم
بنا شد یکی از دخترای کلاس از روی یکی از صفحات کتاب رو خوانی کنه
حالا اینکه چرا روخوانی ادبیات در کلاس تاریخ تکرار میشد هم باشد برای ضعف سیستم آموزش ایران
که از مدیر تا شاگردا، گشاد بازار بودند
دخترک که غلط نکنم، اسمش سودابهی سالکی بود
داشت درسی دربارهی جنگ نمیدونم کی در کجا....... را روخوانی میکرد که رسید به جملهی دول متفقین........
سودابه ماست خورد و چنان زبانش سنگین شد که پنداری آقا مار نیششون زوده
یکی از پسر تنبلای ته کلاس که بر حسب معجزه حواسش به درس بود ترکید
چنان خندهای بود که اجازه داد همهی کلاس دول مرموز را کشف کنه
و طفلی سودابه که هنوز یاد نگرفته بود که، این سیاستمداران نکبتی که دور هم جمع میشن، میشه دول
و چون هنوز پاک بود و ساده از خجالت این درس تاریخ بیشرم چنان سرخ شده بود که رفت زیر میز
نازه
چنی بچههای زمان ما عقب افتاده بودن
طفلی ما که نفهمیدیم و آمدیم و نفهمیده هم داریم میریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر