دلم لک زده برای یک اتفاق خیلی خیلی عجیب، عمومی
مثلن پیدا شدن چند فروند بشاف پرنده برفراز آسمان
و احیانن گروگان گیری اهالی زمین توسط موجودات فضایی
شاید حتا
شنیدن صدای صور اسرافیل؟
بازگشت کینگ کنگ
یک صدای مهیب و خارق العاده که خواب همه رو بدره
پر از راز و معما و سوال
پر از ابهام و هیجان
یه موج عجیب غریب تازه که تک به تکمون رو زنده کنه
در فاصله آغاز تا پایان رخداد، به جبر هم شده به خاطر بیاریم
چهها که داریم؟
چهکارها که دوست داشتیم و هرگز انجام ندادیم
یک اتفاق توپ صدا دار
مثلن لاستیک های چرخ سفینه ی مادر بالای آسمون تهرون پنچر بشه
و مجبور بشن گروهی بیان بیرون پنچر گیری
یا چمی دونم سفینهشون عیب کنه و نتونن غیبش کنن با
کل هوم چراغ های روشن گیر کنند
برفراز بام شهر
خلاصه که دلم یه هیجان عظیم میخواد
یک موج جمعی
خوش بجالت-
پاسخحذفدروغ چرا؟ با تغییر و هیجان آن چنان راحت نیستم- سالهاست که یه جور غذا می خورم- یه جور لباس می پوشم- یه جور موهامو اصلاح می کنم-یک راهو میرم و میان...و از ماه دیگه باید کارم رو عوض کنم که خیلی برام سخته-
اون ازدیروز که اون خبر شوک کننده درباره مرگ ناگهانی اون جوون فوتبالیست اومد تا امروز که بالاخره دوست و همکار بیمارم بالاخره تسلیم سرطان شد و تموم کرد/ دوستی که حتی چند روز پیش از رفتنش پیگیر وضع کاره جدیدم بود...:((
من که برای این چند روز به اندازه کافی هیجان دارم- از دیروز تا حالا دایم در حال پاک کردن صورت خیسم هستم- و دماغم رو بالا می کشم.......
اینا که گفتی, هیجان نیست
پاسخحذفهمگی ماتمه
و متاسفم برای دوست عزیز
دلم یک وحشت جمعی می خواد , بل که دو سوم مردم از خواب خرگوشی بیان بیرون
اما تغییر رو دروغ چرا
هر یکنواختی حتا در ساعت خواب و خوراکم دوست ندارم
وسایل خونه
مدام مثل عقربه قطب نما توی خونه در حرکتند که منظر دیدم تغییر کنه
ولی خب هر کسی فقط خودشه
با این اوصاف پس دلت من رو میخواد D: ... چون ظهورم نزدیکه
پاسخحذف