
تغییرات ناگهانی در عادات موجب جابهجایی شدید کانون ادراک میشه
بهش میگن: خلاف عادت
اینکه یکباره همه نظم زندگیم بهم ریخته و از ترس آب مروارید و جراحی به ناگه قید سیگار را زدم
یکباره کل عادات غذاییم دگرگونه شد
عادات خواب و بیداریم در هم شکست
و اینکه چند روزه حیرونم و حتا دست و ذهنم به هیچ کاری نمیچسبه
گیج میزنم و حس بیماری دارم
همه و همه میتونه از باب همین چرخش ناگهانی کانون ادراک باشه
و این یعنی کاش الان چلک بودم
انرژیهای طبیعت بیشتر با این عوالم سازگاره تا وسط پایتخت
ولی
نه
به جان مادرم نمیخوام دوباره رو هوا راه برم وتوهم صید کنم
میخوام زمین رو حس کنم ومثل همه وقت رفتن برم
شاید بهتره دوباره فرت و فرت سیگار بکشم
خلاف طبعم غذا بخورم و .... بلکه این رویاهای نوظهور از سرم دست بردارند
مانند جماعت پرواز مالزی که همچنان در رویا ها هستند و دست از سرم برنمیدارند
این همه نقاط کور ناخودآگاهیست که باید کشف کنم
یه چی دیگه
چه خوبه وقتی خصوصی مینویسم و مجبور به خودسانسوری نیستم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر