۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۹, جمعه

فحش نده، بلدم




اذهان بشری لاکردار می‌مونه به آمیب تک یاخته‌ای
روی هر چی متمرکز بشه، از همون راه به نتیجه و جواب می‌رسه
نه بیشتر
و هر کی از ما می‌تونه در اوج معلومات و آگاهی هنوز اندر خم یک کوچه باشیم
زیرا،‌با تمام قوا در یک مسیر به پیش رفتیم
و اگر پا بده احادیثی نو و مسیرهای تازه در همه‌اش به نتیجه‌ای شایان می‌رسیم
متاسفانه طی عمر و تحت شرایط بدل به بلوک‌های سلبی شدیم که حتا از خود نیز بیگانه‌اییم
از این‌جاش بگم
از قدیم، به چه دلیل که خودم نمی‌دونم. اما عقلم می‌گه لابد واکنش‌هایی نسبت به این موضوع از
اهل بیت خانواده دیده باشم
همیشه نسبت به « سرد مزاجی » واکنشی تند و متعصبانه داشتم
بی‌اون‌که حتا بدونم معنی واقعی‌ش چیه و چه کاربردهایی داره؟
می‌موند به فحش خواهر و مادر و بستگان
وقتی حکیم محترم متهمم می‌کرد به سردی مزاج، سودایی
به زور خودم رو نگه داشتم، یه چی بهش نگم
که ، خودتی

بعد با ورود به گوگل و طب آیرودا درک تازه‌ای از طبع سرد یا گرم و حتا سودایی
پیدا کردم که نه فحش بود و هیچ ربطی هم به زنانگی یا مردانگی کسی هم نداشت
در مورد من برجسته ترین خصوصیات، عصبی و کم‌تاب ، کم خواب، لاغر  و بدو بدو.  برو،  برو و.... 
شکرکه این روحیه‌ی کمین کننده‌ی شکارچی از ازل با من بوده
که مدام تو کار خودم بذارم و گیر سه پیچ و اینا
بریم پس بعد فکم درد گرفت 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...