اينکه اندوه تا چه جد میتونه، انرژیهای حیاتی رو تباه کنه
همیشه باعث میشه، در نقش مبارزی ظاهر بشم یا ایفای نقش کنم
نقشهی زندگی من مسیری سراسر مبارزه بوده و شاید این حس جدال با شرایط موجب میشه
زندگی برای من مفهوم خاص خودش رو داشته باشه
اینکه وسط گریه، میخندم
دنبال ضد حال همیشه میرم
این نه به معنی مازوخیز که به معنای پاتکهاییست که شرایط وادارم میکنه، جستجو کنم
و همیشه زندگی من مسیر یک مبارز بوده
نمی دونم شاید خودم این جودالها رو به سمت زندگیم کشوندم
شاید این من هستم که جاذبهی ناخودآگاهی برای چالش دارم
هر چی که هست
نمی تونم وا بدم
و شاید از این نبردها لذت میبرم
امروز کشفش کردن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر