۱۳۸۵ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

رفتن عيسي مسيح از راه افغانستان به هند

برگرفته ازهفته نامه “ملادي سويت Mlady Svet” چاپ پراگ
برگردان از چکي: آصف بره کي
....................
مذاکره در مورد بود و باش عيسي مسيح در هند تازه گي ندارد و پيش از اين در چند مورد يادآوري شد، اما در کنار شواهد يادآوري شده بالا، نظريات جالب دگري هم وجود دارند که آنها را ميشود شواهد اسرارآميز خواند. در پيشاپيش اينگونه نظريات يکي هم گزارش نيکلاي نوتويچ خبرنگار و جهانگرد روسي قرار دارد.ا
نوتويچ سال 1858 درخانواده غني يهودي واقع جزيره ي «کريم» بدنيا آمد و در ايام جواني به مذهب اورتدکس (کليساي پراوسلاو روسي) گراييد. او در سال 1877 بحيث يک مفسر توانا بشهرت رسيده بود که به انجام مسافرت درازي پرداخت
مسيرش را از طريق افغانستان و سرزمينهاي آنسوي خط ديورند که آنروزگار بدست امپراتوري بريتانيا اداره ميشد و امروز زير اداره پاکستان قرار دارد به منطقه لادهک در شمال هند رسيد
امروز ممکن است اين منطقه را ميان کشمير و تبت در نقشه هاي سياسي يافت.ا
نوتويچ جريان اقامت در هند زماني که از يک معبد بودهيستي ديدن کرده بود، در آنجا لامائيستها برايش از روي روايات کهن شاهدان عيني زنده گينامه حضرت عيسي (ع) را خوانده بودند، مثال در آن متنهاي رواياتي کهن بودهيستي نام عيسي مسيح (Issaعيساا ) آمده و در سرزمين هند به سفرها پرداخته بود تا با آموزشهاي دين بودايي آشنايي حاصل کند.ا
در اين روايات همچنان آمده که عيسي مسيح از پنجاب هم ديدن کرده، اما زماني که بمردم پايين مرتبت آنجا که مورد نظر برهمنان محل قرار نداشتند، به تبليغ فرامين خداوندي پرداخت، برهمنان عيسي مسيح را از پنجاب برون راندند
عيسي مسيح که با تفاوتهاي قشري و عشيره ي مخالف بود، از آنجا برون شد و در منطقه گوتميد (Gotamid) پناه گزيد که گمان ميرود از آنجا حوالي 29 سالگي دوباره به اسرا ئيل Judy برگشت
گزارش نوتويچ از روي متون قديم روايات شاهدان بودهيست، در ادامه باشرح رويداد صليب کشيدن و مرگ عيسي مسيح پايان مييابد.ا
زماني که نوتويچ با چنين دريافتهاي تاريخي از زنده گي عيسي مسيح دوباره به اروپا برگشت در جستجوي موسسه نشراتي شد که آنرا منتشرکند، اما از همه جا پاسخ رد شنيد و جاي تعجب نيست که بيشتر از همه با شديد ترين مخالفتهاي کليسا برخورد. نوتويچ اين گزارش را سرانجام سال 1894 بمصرف شخصي خود زير نام “زنده گي نا آشناي عيسي” بچاپ رسانيد که حملات تند و گسترده تري را در برابرخود برانگيخت.ا

۴ نظر:

  1. nakone mikhay talafee karicature hazrate mohammad o dar biari ? vel kon baba shar dorost nakon

    پاسخحذف
  2. اين هم خود قصه ايست كه ما آن را شنيديم و كمي باور كرديم ، اما فكر نمي كنيد به جاي اينكه ببينيم مسيح كجاها رفت به اين فكر كنيم كه گفت خدا محبت است چيزي كه در عصر ما به فراموشي سپرده شده است ، و همان مسيح رسالت ويراني را با خود به قرن ما آورده است ...مگه نه

    پاسخحذف
  3. نه. مهم اين نيست به وقت عشق از عشق مسيح خواهم گفت . اما فكر كن چطور هميشه هر چه در سر ما كردند و هرگز جرات شكستن اين باورها را نداشته ايم ؟ تابويي به اسم مذهب !
    دين از مذهب جدا انبيا از دنباله هاشون كه براي ما مونده جدا ! مذاهب هميشه ما را از رسيدن به خالق كه روحش درون ما ساكن است دور نگهداشته اند .
    حالا فقط فكر كن يكروز بفهمي مدفن امام رضا مشهد نبود مثلا اراك بوده , فكر كن چه بر سر انسان وابسته و حتا شفا گرفته از او خواهد آمد ؟
    بقول نيچه : گفتند خدا مرده است . گفت : آري مي دانم غم انسان او را كشت .
    برديا جان باور كن تا به حقيقت خود نرسيم به هيچ عشقي دست نخواهيم يافت

    پاسخحذف
  4. و من همچنان در پي خويشم و خود نمي يابم چرا كه خود گم كرده ام در هياهوي زمان و باورهايم همه در هم ريخته اند و باز در پي خويشتنم شايد حتي در عشق

    پاسخحذف

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...