۱۳۸۵ دی ۲۳, شنبه

کبوتر، اشرف مخلوقان


باز آسمون ابری است و من به یاد پلور و توچال افتادم و لرزیدم
جل الخالق داره راست راستی برف میاد. اونم چه برفی! اما تو آسمون آقا کبوتره با سماجت تمام گذاشته دنبال خانوم کبوتره و مخ‌ش‌رو می‌زنه؛ بلکه تواین سرمای زمستون یک بغل گرم پیدا کنه. واقعا که خوش‌بحالشون
ما که دچار؛ سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت و همچنان سر در بغل داریم، اما بغل گرم رو نداریم. به‌قول گلی« آهای کبوترها، خوش‌بحالتون »ا
اگه الان
من‌هم اون بالا بودم، از این سیب تلخ اشرف مخلوقات، خوشبخت‌تر نبودم؟ همه‌اش تو فکریم چطوری دو ریال بشه چهارصد تومن؟
حالا خداوکیلی، کبوتره اشرف مخلوقاته، یا ما؟

۳ نظر:

  1. salam
    are khale asle hal be ine ke adam az zire pasheband nafas bekeshe :D
    kabootara ham adaman khob:X
    baghal deleshon mikhad :P
    yavash yavash fek konam mane masalan adam ham bayad donbale kabootara basham :))fek konam adamtar bashan in kaftara :P

    پاسخحذف
  2. خداییش الان حتی دلم میخواست اون موش کنار رودخونه هم بودم....
    اخه خاله!!! اگه بدونی ؟؟؟؟
    چرا همه چی برای من داره اینشکلی میشه اخه؟؟؟؟

    پاسخحذف
  3. چی بگم من که ازت بی‌خبرم. ولی فکر کنم حساب کتابت ریخته بهم؟
    همیشه ما بالا نیستیم. گاهی پائینیم، گاهی وسطهاش
    سخت نگیر. همیشه یادت باشه این نیز می‌گذرد
    رزی رو ببین. ماشالله. از قرار توپ داغونش نمی کنه

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...