۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه

شر و خیر ، فله‌ای که مدتی نایاب بود رسید



امان از خیر و شری که لفاف در لفاف در همه
یا به‌قول سقراط:
 رنج و راحت دو حلقه‌ی زنجیرند.
هر کدام از در بیاد، بعدی هم از پی‌اش می‌آد

حکایت تبریز

امروز حساب کردم
کلی آدم الان رفته اون طرف‌ها برای کمک
بعد کارخانه‌های انواع آب معدنی، دارو سازی، لوازم بهداشتی و ........ که این روزها مردم مهربان راهی آذربایجان می‌کنند
یا کارگرانی که بعد از این باید در امر بازسازی فعالیت کنند
پیمانکاران و ..................................
خلاصه که از بغل این شر چه خیراتی برای برخی دیگر بوده
که ما نمی‌تونیم به هیچ‌یک دل خوش یا ناسزا بگیم 

حالا این‌که عده‌ی رفته چه گناهی کرده بودند؟
بهتره به سبک گلی نگاه کنم و بگم:

نه اینا کاران عزرائیل خانه و مگه می‌شه
خدا بد باشه ؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...