۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

زیر باران



عجب هوایی
ابری، طوفانی، بارانی و خنک
جون می‌ده برای یک عشقولانه‌ی خفن
می‌شه با یکی پا به پا زیر باران قدم زد
می‌شه با همون یکی دعوا کرد و دل‌خوش باشی صدای فریادت بین رعد و برق گم بشه
می‌شه وانمود کرد، ترسیدی و بپری توی بغلش
می‌شه هم بهانه بیاری، چتر نداریم و بری خونه
و می‌شه
زیر باران همه کاری کرد
از بوسه و نوازش تا................ الی آخر
و من که هنوز نفهمیدم کاربرد این هوای عشقولانه چیست
چون معمولا فصل باران تنها بودم

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...