اولای رابطهای تازه
همه چیز گنگ و مبهمه
کسی از عادتهای دیگری اطلاع نداره
در نتیجه آمار بلاتکلیفی بالا میره
همهاش منتظری
در اکنون، گوش به زنگ
پراز سوالی و منتظری کشفشون کنی
و دیدارها به حالت مکاشفه در میآد
گفتگوها رمز گشایی و دقتت بالا میره
خلاصه که یه مدت که بیوقفه به یکی بیرون از خودت انرژی دادی
ناخودآگاه بهش احساس تعلق خاطر پیدا میکنی
ولی تا کی این روند ادامه دار میشه هم
برمیگرده به بده و بستونی که در رابطه داریم
وقتی یکی بیرون از من سرشار از انرژیهای من میشه
مگر میشه خودم رو دوست نداشته باشم؟
اونوقت اسم عشق بد در رفته
ما جز خودپرستی کاری بلد نیستیم
همه چیز گنگ و مبهمه
کسی از عادتهای دیگری اطلاع نداره
در نتیجه آمار بلاتکلیفی بالا میره
همهاش منتظری
در اکنون، گوش به زنگ
پراز سوالی و منتظری کشفشون کنی
و دیدارها به حالت مکاشفه در میآد
گفتگوها رمز گشایی و دقتت بالا میره
خلاصه که یه مدت که بیوقفه به یکی بیرون از خودت انرژی دادی
ناخودآگاه بهش احساس تعلق خاطر پیدا میکنی
ولی تا کی این روند ادامه دار میشه هم
برمیگرده به بده و بستونی که در رابطه داریم
وقتی یکی بیرون از من سرشار از انرژیهای من میشه
مگر میشه خودم رو دوست نداشته باشم؟
اونوقت اسم عشق بد در رفته
ما جز خودپرستی کاری بلد نیستیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر