۱۳۹۴ آذر ۱۱, چهارشنبه

این بهشت کجاست؟






صبح دیروز به محض باز شدن چشم از دهان شهبازی شنیدم:
من و خدا نداریم
تفکیک من از خدا همون جدایی ذهنه
بعد هنگام نماز ظهر و انتظار اذان داشت آیاتی از  سوره ی کهف خوانده می‌شد
در معانی چیزی توجهم رو جلب کرد که موجب شد
از دیروز بیفتم به تحقیق درباره بهشت در قرآن
تا جایی که من دیدم
همه‌اش وعده‌ی بهشت و آرامش است ، پس از ایمان  
  نمی‌گه،‌ بعد از مرگ به شما بهشت می دم
همه‌اش جایگاه آدم رو در بهشت توضیح می‌ده
بله بعد از مرگ هم بناسات تغییر بعد بدیم
البته اگر تونسته باشیم در این جهت آماده بشیم
از نظر انرژی و آگاهی و ....... تحول
خب این بهشت مسلمانی کجاست؟

همین‌جایی که من هستم
من و آرامش و گل‌های خونه و شانتال 
من و قصد عدم آسیب به هستی، از نبات و مرغ و گوسفند .... تا آدم دوپا
من و همزیستی دوستانه با گل‌ها 
من و پرنده‌های آوازه خوان حیاط و حیات
پس بهشت که برگشت سرجاش و ما هم ساکن بهشت
سی چی تا حالا فکر می‌کردم این بهشت در مسیر بعد از مرگ به وعده سپارده شده؟
کافیه باور کنیم 
امنه
ولرمه
ملس و بی‌دغدغه
بی قضاوت و بی‌خشم و ترس و .........
و بی ذهن
می‌شه همین‌جا که من هستم
چرا ما این همه خودمون رو به در و دیوار می‌زنیم برای رسیدن به بهشت؟
چرا با خدا قهریم سی این که وعده‌ی خیالی داده؟
و چراهای بسیار که تنها محصول همان ذهنی‌ست که نام ابلیس گرفت و 
خالق از آن نهی کرد تا بازگردیم به بهشت
بهشت بی‌ذهنی
بهشتی پر از مهر و صداقت و زیبایی و خلاقیت
از کار آخر راضی‌ام
بسیار هم زیاد 
تهش گفتم
تبارک الله احسن الخالقین
زیرا آمدم فقط خدای‌گونه زیستن را بیاموزم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...