۱۳۹۴ آذر ۲۱, شنبه

از هاوناز تا هیوا






به خوشی و خیر این هم تمام شد
تصویر اصلی متعلق به پریساست
و باقی کار هم تخیلی‌ست از کوه‌های همیشه سرسخت کردستان ایران
دروغ چرا در دل من نام کار هاوناز است
یعنی همزمانی اجرا با آشنایی من و داستان هاوناز از طریق تی‌وی
حس غریبی در دلم دانه کاشت از داستان جدا سری من و پریسا
بچه‌ای که از دو سالگی از من گرفتند تا هنوز این فاصله‌ها مانده است
هاوناز دختری که در حمله‌ی شیمیایی حلبچه از مادر جدا و نزد خانواده‌ای در ایران بزرگ شد و نام مریم گرفت
بعد از 27 سال و به لطف آزمایش DNA به سینه ی مادر و آغوش خانواده بازگشت
دخترک خودش رو به آب و آتش زد تا خانواده‌اش را یافت
و معلوم شد نام‌ش مریم نیست و هست، هاوناز
خیلی دلم خواست نام کار هاوناز باشه
چون در قلب من بد جور نشست و با حسم به دخترم نزدیکی عجیبی داشت
ولی تو تصور کن جرات کنم به پریسا بگم نام کار چیه؟
حتمن ناراحت می‌شه، قهر می‌کنه و ..... داستان
سی همین کلی از دیروزم به جستجو در میان اسامی کردی گذشت
عاقبت نامی جستم که نه سیخ بسوزه و نه کباب
نام‌ش شد هیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوا 
به معنی امید
امید همان چیزی‌ست که این مردمان کهن سرزمین من سخت بدان نیازمندند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...