۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

قافیه و وزن


عزیزم این تا وقتی برای تو غش می‌کنه که تو رو نداره
تو گفتی بیست سال اختلاف سنی نگهش‌می‌داره
گفتم، خره این تا وقتی که تو متوجه اختلاف سنی نشده باشی
فرمود : مگه کورم؟
تو الان رامی، مهربون، شیرین و پنبه. فعلا می‌خوای به دستش بیاری
فردا می‌شید آتیش و پنبه. می‌خوای چشماش رو در بیاری و خرت از پل گذشته مثل همه خانوم‌های همسر تا امروز هستی
فعلا
حالا
با تو حس بزرگی می‌کنه، باد به غب‌غبش می‌ده من آنم که رستم × داری دا ریدام دام
ولی وقتی چهار دفعه شکست خورده و شاکی پشت بهش کردی و قهر خوابیدی
دلش می‌خواد بره پای تی‌وی
دلش می‌خواد اصلا طرفت نیاد که تو بفهمی × داری دار داریم دام
"‌ توجه کن "
« رنگ دومی با اولی تفاوت فاحشی داره، پس
لطفا دو تعبیر متفاوت هم قائل بشید »
در زبان هندی به فارسی می‌شه، « بهوت افسرده » " سردار مهارت خان × دیلماج "
نگفتم تا وقتی
تو عزیزی، تو عزیزی، تو عزیزترین عزیزی واسه من
توی زندگی عزیزم، همه چیزی واسه من
تو نیازی تو نیازی
تو طبیب چاره سازی واسه من.................. و الی آخر؟
که فکر کنی شیرم
در نتیجه پشت تصویرم
نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم؟
آقایون بعد از پنجاه دوست دارن
سی ساله به نظر بیان
چهل ساله ادا در بیارن و فکر کنن
شبا
به‌جای شام نون وشیره و ارده بخورن
و تو رو تا وقتی دوست دارن که این‌ها را نفهمیده یا
به روی ایشان نیاورده باشی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...