پشت میز سرگرم کار بودم که بعد از وزوزی مرموز لامپ چراغ کار سوخت
هرچی گشتم لامپی که پیدا کردم 150 بود. مجبوری زدم تا بعد که لامپ ضعیفتر بگیرم
رفتم آشپزخونه و با لیوان چای تازة عصرگاه برگشتم که کشف بزرگی کردم. مدتها بود به نور کم این چراغ عادت کرده بودم.
وقتی مجبور به نور بیشتر شدم
با لیوان چای به اتاق برگشتم، همهچیز فرق کرده بود و تازه شده. خوشم اومد
دوستش داشتم
از یکنواختی
حزن
ناامیدی
یاس
سردی، غروب
از مرگ دور بود
زندگی بود
حالا میخوام کمی ولتاژ برق دریافتی خودمم ببرم بالا
حتی زوری زوری
اومدم بگم، تازه شدم برای عاشق شدن
راستی، بلدی برقصی و حسابی، کیف کنی
بعد تو آینه ببینی که چقدر تازه شدی؟
یه موزیک خوب. یهدونه عود، لامپ 150 چنده؟
هرچی گشتم لامپی که پیدا کردم 150 بود. مجبوری زدم تا بعد که لامپ ضعیفتر بگیرم
رفتم آشپزخونه و با لیوان چای تازة عصرگاه برگشتم که کشف بزرگی کردم. مدتها بود به نور کم این چراغ عادت کرده بودم.
وقتی مجبور به نور بیشتر شدم
با لیوان چای به اتاق برگشتم، همهچیز فرق کرده بود و تازه شده. خوشم اومد
دوستش داشتم
از یکنواختی
حزن
ناامیدی
یاس
سردی، غروب
از مرگ دور بود
زندگی بود
حالا میخوام کمی ولتاژ برق دریافتی خودمم ببرم بالا
حتی زوری زوری
اومدم بگم، تازه شدم برای عاشق شدن
راستی، بلدی برقصی و حسابی، کیف کنی
بعد تو آینه ببینی که چقدر تازه شدی؟
یه موزیک خوب. یهدونه عود، لامپ 150 چنده؟
asheghane doost daram, vaghti chizi avaz shavad va avaz konad chizi ra...
پاسخحذفmarg bar ranghaye khakestari ba inke kheyli doosteshan daram.