یک سال واحدی از زمان است که عمر ما را تعریف میکند
حرکت سال به سالی که من از نقطه تولد....... شروع کردم تا
..........x مجهول ادامه خواهد داشت
امشب شب یکی مونده به آخرین شب سال گذشته است
سیصد و شصت چند روز نق زدیم به دنیا و زمین و زمان
ولی با این بلایای زمینی و اتمی و هوایی و ..... اینا ما هستیم
هستیم و اینجا تمیز و عید در راه است
چراغهایی که معمول روشن نیست همه به کوری چشم یارانهها روشن و
مرتضیاحمدی و خانمیناشناس ، میخواند
فالگیر فالم رو ببین
و پیشتر که استاد میخواند،
باباجون یکی یه پول خروس
آینهای تمام قد و بازسازی شده از یاد دوران کودکی، معطر به حضور پدر
و منکه چه سبک گام برمیدارم
متشکرم زندگی، برای تمام این موهبات و عبور از سال سنگین و منهوس هشتاد نه
بدرود هشتاد نه که از نکبت و زشتی، پشت همه را بستی
بهیاد رفتگان در سیل تابستان، انقلابات نیمهزمستانی، یا زلزله و سونامی ژاپن
خلاصه هر چه که دانیم و ندانیم و از سرمان گذشت و نفهمیدیم
خدای حاکم برهستی،
خدای مهندس و مدیر،
حکیم و ادیب،
خلاصه که خدای، خدا
سپاس
برای در امان بودن از بلایای سالی که رفت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر