آآآآآآآآآآآآي
دارم دیونه میشم
کاش یکی بیاد و عاشقش بشم
عشق، شاهکلید ذهن
برای بستن درها
رو به دنیای پشت سر و
ورودی نورانی و
اندکی توهمآمیز
متمایل به، عشق
همین انقدر برای منی که سالهاست
عطر عشق رو به شامه نکشیدم
کافیست
فکر کنم بعدش دوباره از نو
با نیرویی تازه
بلند شم و برم به قصد، ساختن
اولین چیزی که خواهم ساخت
یک ظرف بزرگ پای سیب، پر از دارچین
شیرینی، عصرانهی عشق
با یک لیوان چای احمد عطری
برای
عصری رنگین کمانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر