چه سکوتی!!
الهی شکر
هیچکی نیست الا منو و جنگل و خدا
البته اگه خدا قبول کنه،
دریا
از اون دور در خط افق پیداست
از اینجا هم میشه صداش رو از روی کوه شنید و
امواجش رو تجسم کرد
میشه چشم بست و همراه باد
بر سینهی نرم خزر پرواز کرد
حتا از همینجا هم میشه اقتدارش رو فهمید
و میشه به اقتدار جنگل، اطمینان کرد
خلاصه منم و سکوت و صدای پای باد
و بلبل جنگلی که با جفتش داره
و قرقاول زرینی که خوشخوشان در تل خاکستر سرد، غلت میزنه
البته صدای موسیقی هم هست
هم نوایی پیانو، ویلون و ویلونسل
خلاصه که باید در این لحظه بهخاطر همه موهباتی که بهمن ارزانی داشتی
عمیقا و از ته دل سپاسگزاری کنم
با این همه
در سینهام بغضی هست
بغضی نرم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر