۱۳۹۴ مرداد ۲۸, چهارشنبه

غروب تیسفون





رنگ روغن بر بوم
190‌* 90


البته که از الست نکن بدتر کن بودم
لیک
این دیگه ربطی به نکن و بکن نداره
پیش از این‌که بشنوم،  گالری‌های نزدیک به دولت کارهای این‌چنینی رو به نمایش نمی‌گذارند
شروع‌ش کرده بودم
و تو گمان مبر که من به میل کسی بتونم قلم بزنم
از هر نوع
چه کتابت و چه رسم یا بر سنگ، هم‌چون فرهاد
به هر حال که روزگار غریبی‌ست
ما هستیم و می‌کشیم
نشد در کشور بیگانه به نمایش می‌گذارم
گو این‌که از قرار کلی نمایش‌گاه‌های زیر میزی ، زیر زمینی هم در کشور هست
و برخی هم حتا فقط به مبلغ ورودی می‌اندیشند و نه هیچ
به هر دنگ و فنگی که بود تموم‌ش کردم
ولی چشم برام نموند
خدا ازم راضی باشه
و هم یزدگرد و دولت نالایق ساسانی که وطن از کف دادند
و هم‌چنان ایران بانو با خاطرات‌ش خوش است
نکشیدن جرم است
قلم به نان فروختن نیز هم
من هم دل‌خوشم به ایامی که شاید در این جهان نباشم و این‌ها مجوز نمایش داشته باشند
با افتخار
تاریخ نگاری بیش نیستم
همین مرا بس

۲ نظر:

  1. قشنگه ، خیلی قشنگه
    چهره آرامبخش زن ادامه زندگی رو نوید میده
    حس مادرانه رو
    انگار رهبری برای دوباره ساختن رو مدیریت میکنه
    زن در این کار خیلی زیباست . در آرامش حرف های زیادی برای گفتن داره
    راستی امضا وتاریخ مثل اینکه نداره ، شاید من متوجه نشدم
    دستتون درد نکنه

    پاسخحذف
  2. در کارهای این چنینی من زن نماد ایران بانو است و تشکر از توجه شما
    نه هنوز آماده‌ی امضا نیست. مطمئن نیستم کار تمام شده

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...