سیل کن من
چهطور شبانه روز روی طناب بند بازی نوک پنجه میرم و میآم
که بفهمم چه می کنم و کجام و .... اینا
تازه هر روز یه پای ثابت انواع امتخان و آزمونم
بعد اون یکی از راه میادو میپرسه :
تو بگو من کیسم؟
از کجا بدونم شما یا هر کس دیگری کیست
وقتی خودم هنوز خودم رو باور ندارم؟
نمی دونم کیسم؟
هر روز یه ماسک جدید از خودم می بینم نو به نو
تازه به تازه
چرا از دیگری باید خبر داشته باشم؟
این درد ماست که همه چیز از بیرون تائید میگیره
باور میشه و ..... داستان
آقا میخوای بری پلشتی ؟ به خودت مربوطه و گردن ابلیس ننداز و از کسی نپرس
میخواهی خدایی کنی، بفرما. بسمالله مام تازه زنبیل گذاشتیم اینجا
شمام وایستا بعد ماه
باقیش اضافه است و ننر بازی
منم خودم هیچکارهام یه عمره سایهام رو گم کردم
وای به ذات دیگرون
